header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

اختلاف مشتقات در مبادی - توضیح بیان محقق خراسانی - مبدأ گاه حرفه و صناعت - گاه قوه و ملکه و گاه فعلیت است ولی این اختلاف در جهت مبحوث عنها اختلاف ایجاد نمی‌کند و موجب تفصیل نمی‌شود.
بلکه این تلبس است که متفاوت است مثلا در حرفه و صناعت تلبس فعلی است هر چند هنوز مشغول نشده یا منقضی شده باشد اگر فعلیت فرض می‌شد.
محقق نایینی قول چهارم را تفصیل بین وقتی که مبدأ از ملکات و صناعات باشد تا وقتی غیر آن باشد.
کلام محقق نایینی نیز همان بیان آخوند خراسانی است.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

تحقیق: 1. علت وضع احتیاج بشر است. و از احتیاج ها اخبار از ماضی و آینده و حال است. لذا دو هیأت آورده و استعمال هیچ یک را به جای دیگری اجازه نداده است مگر با عنایت و مجاز.
2. در اختصاص هیأت ماضی برای ماضی و مضارع برای حال و آینده چند وجه متصور است:
الف. اخذ زمان به عنوان مدلول تضمنی و اسمی مثلا أمس در ضرب اخذ شود.
ب. هیأت برای نسبت متقید به سبق زمانی در نسبت به مسندالیه در ماضی (تقید داخل لکن قید خارج) و عدم سبق زمانی در نسبت به مسندالیه در مضارع
ج. آن چه قبلا گفته شد. اگر با وجه قبل متفاوت باشد.
3. وجه اول قابل التزام نیست چون معنای ضرب«زید و گذشته» نیست و متعین وجه دوم یا سوم است.
غیر واقعی بودن نزاع

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

نزاع در وضع و استعمال یا در صحت اطلاق و عدم با فرض تسالم بر وضع و مفهوم و استعمال است؟
اصفهانی: ظاهرا به شکل اول است ولی صریح برخی شکل دوم است. با این توضیح:
در معنا و مفهوم مشتق که بحث نیست بلکه در حمل اختلاف است.
قائل به عدم صحت اطلاق (اخصی) مشتقات را مثل جوامد می‌بیند - دنبال منشأ حمل و انتزاع است که منقضی شده است ولی قائل به صحت (اعمی) می‌گوید: این دو نوع حمل فرق می‌کند زیرا در جوامد حمل هو هو است ولی در مشتقات ذی هو و حمل نسبت است که مجرد خروج از کَتم عدم (آناً ما) کفایت می‌کند.
اقول: مناقشاتی بر شیخ هادی طهرانی وارد شده است.
باید وجه قول او را دید و آن این است که وی بر قول اعمی اشکال می‌دیده لذا به فکر توجیه افتاده است و نکته را اختلاف در حمل دیده است و به این مسیر رفته است.
لکن تلاش ایشان عقیم است؛ زیرا بالاخره صحت حمل و عدم صحت حمل به وضع بر می‌گردد. و با وضوح مفهوم مشتق وضعیت حمل هم معلوم می‌شود. و...

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

ادامه تعیین محل نزاع:
5. نزاع در اخذ زمان در مشتق نیست بلکه نزاع در مصحّح اطلاق و اسناد است و این که تلبس محض کافی است یا انقضاء لطمه می‌زند.
6. اختصاص به زبان عرب ندارد.
7. در اسم زمان اختلاف است.مشکل این است که در اسم زمان، ذات زمان است و زمان ذاتا متصرم است در حالی که بقای ذات لازم است.
جواب محقق خراسانی و جوای محقق عراقی - جواب محقق خراسانی قابل فهم نیست و جواب محقق عراقی ناصحیح است - اتصال غیر از وحدت عرفیه است و الّا باید بر زمان حال نیز اطلاق(مثلا) مقتل الحسین علیه السلام کرد!
نظر نهایی: خروج اسم زمان از محل نزاع
جنسیة البحث عن المساله که لغوی - عرفی و لفظی است یا عقلی؟ البته هرچه باشد روش تمثیل به مثال عقیم است(تذکر نکته روشی)