header

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

فی تفسیر الفور بناء علی اقتضاء الصیغة ایاه.
تفسیر این عنوان توسط محقق خراسانی - دو وجه در مساله مبتنی بر وحدت مطلوب و تعدد آن - نظر محقق خراسانی خود صیغه هیچ دلالتی ندارد.
التحلیل و النقد: دو گونه بحث می‌توان کرد:
1. بنا بر قول به فور آیا تکلیف ساقط می‌شود با تخلف در آن اول یا نه؟
2. اگر ساقط نمی‌شود، فوریت آن در آنات بعد محفوظ است یا نه؟
محقق خراسانی این دو بحث را جدا نکرده است. گویا جواب فرض دوم را به اثبات می‌داند و مسلّم گرفته است.
محقق خراسانی بحث را مبتنی کرده بر قول به اقتضای صیغه فوریت را ولی بحث تعدد و وحدت مطلوب بر فرض استفاده فوریت از قرائن خارجیه نیز مطرح است.
مرحوم آخوند صیغه را خالی از دلالت بر وحدت مطلوب و تعدد مطلوب می‌داند قهراً باید از خارج استفاده شود، ایشان حکم صورت شک را بیان نکرده است!

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

درس اخلاق - عن فاطمة الزهرا سلام الله علیها: انّ علماء شیعتنا یحشرون فیخلع علیهم من خلع الکرامات علی قدر کثرة علومهم و جدّ هم فی ارشاد عبادالله. بحار ج2 ص3
1. فضیلت مربوط به عالم دو چیز است: علم و تبلیغ دین بنابراین تنها به این دو امتیاز اشاره شده است.
2. هیچ گاه نباید دست از کار کشید. یتیم داری وظیفه همگانی است.
3. فقط امتیاز نمی‌دهند مؤاخذه نیز می‌کنند.
4. تبلیغ تراث اعتقاد می‌طلبد که برخی در بحران بی اعتقادی و بی اعتمادی و بی تفاوتی به سر می‌برند.
ادامه ارشادی و مولوی و توضیحات بیشتر.
امکان جمع بین دو گزینه‌ای که شیخ انصاری مطرح می‌کند.
غیری بودن را شیخ انصاری تا کجا می‌پذیرد؟ در واقع نوعی غایت گرایی در مقام اسم گرایی است و در فقه و اصول ما به شدت بی سامان است.
فقه توقف حداکثری بر الفاظ نصوص و فقه هویت گرا از ص 293
الاحکام تدور مدار الاسماء - مدار الظاهر
الاحکام تدور مدار الواقع - مثال حلّه و شتر در دیه و توضیحاتی در این باره.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

مدعای محقق خراسانی ممزوج از ادعاهای صحیح و ناصحیح است. بخش قابل قبول: لایبعد دعوی... است البته لایبعد نمی‌خواهد بلکه قطعی است.
اما ارشاد منافات با مولویت ندارد. اشاره به دو قسم از ارشاد و قضیه ثلاثی به جای ثنایی
خلط در اندیشه و کلام شیخ انصاری نیز هست
کلام شیخ در مساله رجحان احتیاط - آیا شرعی و ثواب دار است یا غیری لمحض الاجتناب که ارشادی است مانند: امر طبیب و امر به اشهاد در معامله
من ظاهر الامر... از این که موکد حکم عقل است با این که این دو قسیم هم نیستند - البته غیری محض تصور دارد لکن کلام شیخ انصاری قرار ندارد.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

دو تنبیه:
1. فرض بر نبود قرینه است.
2. مراجعه به عرف در تعیین قالبیت لفظ برای معنا و استفاده از این کارآیی عرف در این جا توسط محقق آخوند.
استطرادی متعلق به ارشادی و مولوی:
اصل تقسیم - تحقیق در کتاب فقه و عقل آمده است مطالعه شود.
ابهامات آن - عبارت محقق خراسانی و تشبیه مقام به امر به اطاعت و نقد آن
ارشادیت منافات با استحباب ندارد.
تقسیم ثلاثی به جای ثنایی مولوی محض - ارشادی محض و مولوی ارشادی(ارشادی مولوی)
سرایت این اشتباه به کلام شیخ اعظم انصاری (قدس سره)