header

مبانی فقهی مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته

  • در تاریخ ۰۵ بهمن ۱۳۹۵
  • ساعت ۲۳:۱۸

مسئله مورد پژوهش عبارت است از مبناپژوهی فقهی و حکم‌شناسی تغییراتی که در مخلوقات براساس مهندسی و اصلاح ژن صورت می‌گیرد. براساس آیات قرآن، خداوند، عالم را مسخّر انسان قرار داده است. لازمه این تسخیر، جواز تصرف انسان در عالم و تغییر آن به منظور بهره‌بری است؛ ولی در آیه 119 سوره نساء، تغییر خلقت از پروژه‌های شیطان برای گمراهی بشر معرفی شده است. پژوهش حاضر در دو مقام بحث می‌کند: یکم آنکه مرز جواز تصرف در عالم براساس جواز تسخیر و منع تغییر خلق‌الله چیست؟ دوم آنکه تغییرات مهندسی ژنتیک از کدام است؟ در قسمت یکم و در ارتباط با آیه مورد ‌نظر، درمجموع چهار دیدگاه با عناوین ذیل وجود دارد: 1. دلالت آیه بر حرمت مطلق تغییر خلقت؛ 2. دلالت آیه بر حرمت تغییر دین خدا؛ 3. دلالت آیه بر نکوهش تغییر درون انسان؛ 4. دلالت آیه بر حرمت تغییر ناهمسو با هدف خلقت پدیده‌ها. دیدگاه چهارم، اندیشه صحیحی است که مفهوم آفرینش الهی و رقم‌ زدن جعلی برخلاف آن را تبیین و مرز میان تسخیر و تغییر را روشن می‌سازد و درعین‌حال، از لوازم ناصحیح اندیشه‌های دیگر خالی است. در مقام دوم نیز دو دیدگاه وجود دارد. برخی مهندسی ژنتیک را تغییر مذموم و بعضی تسخیر ممدوح می‌دانند. بنا بر نظر مختار، مهندسی ژنتیک، ابزاری مشترک است که برای هدایت آن به راه تسخیر، به وضع قانون نیازمندیم.

روش شناسی استنباط احکام جهاد

  • در تاریخ ۰۵ دی ۱۳۹۵
  • ساعت ۲۳:۲۱

روش شناسی استنباط احکام جهاد

آنالیز بنای عقلا در«رجوع جاهل به عالم»به روش؛«رفتارشناسی»و مقایسه آن با«رجوع مقلد به مرجع تقلید»

  • در تاریخ ۰۵ دی ۱۳۹۵
  • ساعت ۲۳:۱۶

با توجه به این که عمده ترین دلیل بر تقلید،بنای عقلا در«رجوع جاهل به عالم»است و از طرفی تکیه زدن بر ارتکازات شخصی خود و طرح ادعای بنای عقلا بدون سند معتبر در این موضوع، منشا داوری های ناصحیح است، در این مقاله تلاش شده است با استقصای روش های تحصیل بنای عقلا، با استفاده از روش رفتارشناسی،«بنای عقلا در رجوع جاهل به عالم»واکاوی گردد.نتیجه حاصل مواردی چند از قبیل:فرق نهادن بین«رجوع به متخصص»و«رجوع جاهل به عالم»،شمردن عقل و نیازهای زندگی جمعی و اطمینان شخصی به عنوان منشا پیدایش چنین سیره ای توسط فقها است و با تحلیل اصطلاح«تقلید»در فقه و اصول،و مقایسه نتایج حاصل از رفتارشناسی،با «رجوع مقلد به مرجع تقلید»،در نهایت،چیزی که به سیره عقلا می توان نسبت داد رجوع غیرتعبدی مراجعه کننده است و این چیزی غیر از تقلید اصطلاحی است.

عدالت به مثابه يك سند، يك قاعده، روی¬كرد و گفتمان عام در كشف حكم و اجرای احكام مكشوف

  • در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۵
  • ساعت ۲۱:۵۱

عدالت يكی از كهن‌ترين مفاهيمی است كه بشر با آن آشنا است و در نصوص دينی به عنوان يكی از مقاصد ميانی انبياء از آن ياد شده است. اين مفهوم، مفهومی پيشين دينی است، لكن نبايد فارغ از نگاه به جهان، انسان و سرانجام وی به تفسير آن پرداخت. چنان كه در تطبيق آن بر مصاديق و يافتن عينيت‌های آن، وقتی در يك نظام، ديده می‌شود، بايد عناصر مؤثر بر آن را ـ كه در آن نظام حضور دارند ـ ملاحظه نمود (مطالعه هرمی و حلقوی عدالت). در بخش نظر و انديشه با مفهوم عدالت برخوردی بايسته نشده است ؛ از اين رو لازم است كارايی‌های آن در كشف حكم، باز خوانی شود تا اجرای عدالت بر بنيان آن صورت پذيرد. عدالت در فقه به مثابه يك سند، قاعده، روی كرد، حضور می‌يابد و به مثابه يك گفتمان عام در اجرای احكام مكشوف بايد تحقق يابد.