فقه القضاء - شرایط قاضی
جلسه 83- در تاریخ ۰۴ اسفند ۱۳۹۸
چکیده نکات
ه) گروه دال بر نفی شایستگی زنان برای تصدی مناصب مهم به دلیل برخی ویژگیها چون نقص عقل
گزارش و تحلیلی تاریخی در ارتباط با موضوع
روایات دال بر نقصان عقل، ایمان و بهره ارث آنها
توجیه نقصان عقل و ایمان در زنان
شرایط قاضی - مذکر بودن
برگه جلسه :
صفحه 191 و 192
(جلسه هشتاد و سوم)
ه) گروه دال بر نفی شایستگی زنان برای تصدی مناصب مهم به دلیل برخی ویژگیها چون نقص عقل
توجه کنید:
قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ : «ما رأیت من ضعیفات الدین و ناقصات العقول اسلب لذی لب منکنّ ».1
محمد بن علی بن الحسین قال: مرّ رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ علی نسوة فوقف علیهن ثم قال: «یا معشر النساء ما رأیت نواقص عقول و دین اذهب بعقول ذوی الالباب منکنّ، انی قد رأیت أنکن أکثر أهل النار (عذابا) فتقربن الی الله ما استطعتنّ، فقالت امراة منهن: یا رسول الله، ما نقصان دیننا و عقولنا؟ فقال أما نقصان دینکن فالحیض الذی یصیبکن، فتمکث إحداکن ما شاء الله لا تصلّی و لا تصوم و أما نقصان عقولکن فشهادتکن إنما شهادة المرأة نصف شهادة الرجل».2
«المرأة شر کلها و شر ما فیها انّه لا بد منها».3
فرمایش امام علی ـ علیه السلام ـ بعد از فراغ از جنگ جمل:
«معاشر الناس، إن النساء نواقص الایمان، نواقص الحظوظ، نواقص العقول، فأما نقصان ایمانهن فقعودهن عن الصلوة و الصیام فی ایام حیضهن و أما نقصان عقولهن فشهادة امرأتین کشهادة الرجل الواحد و أما نقصان حظوظهن فمواریثهن علی الانصاف من مواریث الرجال فاتقوا شرار النساء و کونوا من خیارهن علی حذر و لا تطیعوهن فی المعروف حتی لا یطمعن فی المنکر».4
از امام علی ـ علیه السلام ـ : «لو لا النساء لعبد الله حقا حقا».5
گزارش و تحلیلی تاریخی در ارتباط با موضوع
برخی از پژوهشگران نوشتهاند:
«روایات نقصان عقل زنان در اکثر منابع حدیثی اهل تسنن یافت میشود؛ بخاری، مسلم، ابوداود، ترمذی، نسائی، ابنماجه، دارمی، ابن حنبل، ابن حِبّان، بیهقی و... آن را در کتب صحاح و سنن و مسانید و دیگر کتب خود گزارش کرده اند... به لحاظ وجود حدیث در کتاب صحیح البخاری و صحیح مسلم نزد اهل تسنن، صحیح تلقی می شود و به لحاظ متن، تمامی نقل یک مضمون را و با عبارتهایی همانند یکدیگر گزارش کردهاند.
اما روایات دال بر نقصان عقل زنان در منابع حدیثی بسیار معتبر شیعه مانند الکافی [کتاب] من لا یحضره الفقیه و نهج البلاغه یا با اعتبار کمتر چون کشف المحجة و المسترشد گزارش شده است. مجموع این روایات به هشت گزارش اصلی منتهی میشود؛ سه حدیث نبوی و پنج حدیث علوی. از سایر ائمه، حدیثی درباره کاستی عقل زنان به دست نیامده است و در مواردی از احادیث نبوی یا احادیث علوی امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقش راوی را دارند و فقط محدث نوری حدیثی را از کتابی به نام تحفة الاخوان نقل میکند. در این گزارش حدیث از ابن عباس و راوی آن امام صادق ـ علیه السلام ـ است...». 6 7
(پایان جلسه)
در بخشی از روایت «تحفة الاخوان» (بعد از نقل خطای حواء و عرضه او بر خداوند که ابلیس قسم خورد و مرا اغوا کرد و من نمیدانستم بندهای قسم دروغ به نام تو یاد کند) آمده است خداوند فرمود: «الان اخرجی ابدا فقد جعلتک ناقصة العقل و الدین و المیراث و الشهادة و الذکر و معوجة الخلقة شاخصة البصر و جعلتک اسیرة أیام حیاتک و أحرمنک أفضل الاشیاء: الجمعة و الجماعة والسلام و التحیة و قضیت علیک بالطمث و هو الدم وجهة الحبل و الطلق و الولادة فلا تلدین حتی تذوقین طعم الموت فأنتِ أکثر حزنا و أکسر قلبا و أکثر دمعة و جعلتکِ دائمة الاحزان و لم اجعل منکن حاکما و لا أبعث منکن نبیا» الخبر .
در تراث اسلامی ضعفهای دیگری نیز برای زنان بیان شده است.
مانند این کلام امیر ـ علیه السلام : (خطاب به لشکر خود قبل از جنگ صفین):
«...و لا تهیجوا النساء بأذی و ان شتمن أعراضکم و سببن امراءکم فانهن ضعیفات القوی و الانفس و العقول...».8
جامع دلالی این احادیث و نقل قولها، بیان ضعف زنان ـ حداقل ـ نسبت به مردان است. برخی تحقیقات موارد بیشتری را ـ غیر از آن چه ما بیان کردیم ـ جمع آوری کردهاند، که مراجعه به آن ها مفید مینماید.9
هر چند در برخی از موارد کوتاهیهایی صورت گرفته و برداشت صحیحی صورت نپذیرفته است.10
------------------------------------------------------------------------------------
01. وسائل الشیعة، ج20، ابواب مقدمات النکاح، باب 4، ص24، ح1.
02. همان، ص25،ح3.
03. نهج البلاغه، (فیض الاسلام)، حکمت 230، ص1192.
04. همان، خطبه79، ص179.
05. وسائل الشیعة ( به وصف سابق)، باب 7،ص35،ح6.
06. بررسی فقهی مدیریت زنان در مناصب سیاسی، ص204و 205.
07. مستدرک الوسائل، ج14، ص285و286.
08. نهج البلاغه،(فیض الاسلام)، نامه 14، ص859.
09. ر.ک: دانشنامه امام علی (ع)،ج5، مقاله«حقوق زن»، صص92ـ90.
10. ر.ک: همان، آخر ص 91.
مشروح درس :
بسم الله الرحمن الرحیم
بحثی که مطرح بود بررسی اسناد شرعی از قرآن، روایات و ... مرتبط با تصدی زنان برای مناصبی مثل قضاوت، ریاست و .... . به قرآن اشاره کردیم، رسیدیم به رویات در جلسه ی دیروز به چهار روایت که بخش چهارم گروه بود نه یک روایت. باید با روایات بیشتر آشنا شویم تا در بحث نقد و بررسی بتوانیم بهتر و با خیال راحت نقد و بررسی کنیم و به نتیجه برسیم. مخصوصا چون این بحث از حیث علمی محض خارج شده است زمینه ی لغزش هم وجود دارد.
گروه پنجم: گروهی که ادعا شده است : دال است بر نفی شایستگی زنان برای مناصب مهم به دلیل برخی از ویژگی ها مثل نقص عقل
این روایات خیلی زیاد است لذا بهتر این است که باحث روایاتی که همزبان هستند و مفاد نزدیک به همی دارند را تحت یک عنوان و یک شماره بیاورد.
روایت اول: جناب شیخ حر، جلد بیستم، ابواب مقدمات نکاح باب چهار صفحه ی 24 حدیث اول که رسول خدا فرمودند: (سند و دلالت را بعدا بررسی می کنیم) ما رأیت من ضعیفات الدین و ناقصات العقول اسلب لذی لب منکن» گویا حضرت می خواهند بگویند ما ضعیفات الدین و ناقصات العقول (کنایه از زنان) ندیدم که سلب کننده تر باشد عقل عاقلان را از شما. یعنی شما عقل و لب صاحبان عقل را سلب می کنید.
این مضمون در روایات بعدی تأیید می شود.
روایت دوم: همان کتاب جلد بیستم صفحه 25، شیخ حر این روایت را از شیخ صدوق نقل می کند. می گوید: مرّ رسول الله ص علی نسوة فوقف علیهن ثم قال: «یا معشر النساء ما رأیت نواقص عقول و دین اذهب بعقول ذوی الالباب منکن، هر چه که نواقص العقول، ناقص الدین ندیدم مثل شما از این جهت که بخواهد عقل صاحبان عقل را از بین ببرد، انی قد رأیت انکن اکثر اهل النار (عذابا) فتقربن الی الله ما استطعتن، فقالت امرأة منهن: یا رسول الله، ما نقصان دیننا و عقولنا؟ فقال: اما نقصان دینکن فالحیض الذی یصیبکن، فتمکث احداکن ما شاء الله لا تصلی و لا تصوم و اما نقصان عقولکن فشهادتکن انما شهادة المرأة نصف شهادة الرجل» شاید به این خاطر باشد که زن لطیف تر است، زودتر تحت تأثیر قرار می گیرد، زودتر یقین پیدا می کند و سریع تر می رود شهادت می دهد ولی مرد یک مقداری مقاومتش بیشتر است به همین خاطر خداوند متعال و حکیم فرموده است شهادت دو زن و یک مرد البته باید توجه داشت که این یک مزیت نیست، شهادت یک تکلیف است که اگر انسان دید حتما باید برود شهادت دهد یا اگر دعوت شد واجب است برود شهادت دهد و این تکیف از زنان برداشته شده است.
روایت دیگری داریم از امیر المؤمنین در نهج البلاغه، حکمت 230 بر اساس شمارش مرحوم فیض الاسلام صفحه 1192: «المرأة شر کلها، و شر ما فیها انه لابد منها» زن کل وجودش بدی و زحمت است و (شر دیگری که در آن هست) شر آن چه که در آن هست این است که شما ناچار از او هستی، اگر نباشد انسان خفه می شود مثل آب است.
برخی این روایت را به اشتباه این گونه معنا کرده اند: زن شر است، و آن چه که در زن است شر است ولی چاره ای از آن نیست» اگر اینطور باشد باید اولا «انه» به کسر باشد و ثانیا باید «انها» باشد چون ضمیر مؤنث باید به مؤنث برگردد.
حدیث چهارم: نهج البلاغه خطبه 79، صفحه ی 179 به کتاب های مرحوم فیض الاسلام
بعد از جنگ جمل.
«معاشر الناس ان النساء نواقص الایمان، نواقص الحظوظ، نواقص العقول، فاما نقصان ایمانهن فقعودهن عن الصلاة و الصیام فی ایام حیضهن و اما نقصان عقولهن فشهادة امرأتین کشهادة الرجل الواحد و اما نقصان حظوظهن فمواریثهن علی الانصاف من مواریث الرجال فاتقوا شرار النساء و کونوا من خیارهن علی حذر و لا تطیعوهن فی المعروف حتی لا یطمعن فی المنکر»
این حظی که حضرت بیان می کنند به معنای حق نیست بلکه ارث یک بهره است.
باز هم از امام علی ع در وسائل جلد بیست صفحه 35، حدیث شش داریم که: «لولا النساء لعبد الله حقا حقا»
در این بخش تا حالا پنج روایت نقل کردم نمی خواهم بگویم تمام شد، نکاتی وجود دارد، بلکه برخی از پژوهشگران در این جا روایات بیشتری آورده اند ولی دوست دارم در این جا یک تحلیلی داشته باشیم.
روایات نقص عقل زنان که با آن ها آشنا شدیم در منابع اهل تسنن خیلی حضور دارد و می دانید معمولا اهل تسنن وقتی بخاری و مسلم در کتاب هایشان حدیثی را نقل کنند تلقی به قبول می کنند (ممکن است بر روی کلام ابن ماجه حرف داشته باشند که دارند ولی بر روی آن دو نفر کمتر حرف دارند) و به لحاظ متنی هم همین «نقصان عقل زنان» است در کلام امیر المؤمنین هم وجود دارد ولی از ائمه ی دیگر نیامده است و از آن ها شنیده نشده است با این که احادیث نقص عقل در کافی، من لا یحضر، نهج البلاغه هم هست اما تا زمان امیرالمؤمنین می آید فقط جناب محدث نوری صاحب مستدرک از امام صادق ع روایتی را نقل می کند، امام هم نه از خودشان و نه از جدشان بلکه از ابن عباس نقل می کنند یعنی تحفة الاخوان می گوید عن ابی بصیر عن الصادق ع فی خبر طویل فی خلقة آدم و حوا و دخولشان در بهشت و خروجشان از بهشت الی ان قال: امام میفرمایند: ابن عباس گفت. در این حدیث نقص عقل زنان هست اما در این حد که حضرت از ابن عباس نقل کنند نه این که خودشان نقل کنند.
- گروه دال بر نفی شایستگی زنان برای تصدی مناصب مهم به دلیل برخی ویژگیها چون نقص عقل
- نقصان عقل
- نقصان ایمان
- خطبه حضرت بعد از جنگ جمل
برچسب ها:
چکیده نکات
ه) گروه دال بر نفی شایستگی زنان برای تصدی مناصب مهم به دلیل برخی ویژگیها چون نقص عقل
گزارش و تحلیلی تاریخی در ارتباط با موضوع
روایات دال بر نقصان عقل، ایمان و بهره ارث آنها
توجیه نقصان عقل و ایمان در زنان
نظر شما