خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 68
فی صحة التفریق بین الاحکام الشرعیة التی کشف عنها العقل و الحکم العقلی و عدمها.
نقد محقق خویی بر اطلاق کلام محقق اصفهانی: حیثیات به حیثیات تقییدی بر میگردد در خصوص احکام عقلی نه احکام شرعی که کاشف آن عقل است.
نقد: اطلاق کلام محقق اصفهانی صحیح است و تفصیل محقق خویی با تصور صحیح از مساله در ضیق و شداد قرار میگیرد.
گفتگو از حق: برخی فرق هایی بین حکم و حق بیان کردهاند در حالی که برخی منکر آن هستند(محقق خویی). بیان فرق ها...
خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 67
اختلاف کیفیة التعامل مع اسناد الاحکام النقلیة الصرفة و غیرها
از مهمات فن استنباط تفاوت گذاشتن بین ادله نقلی احکام تعبدی است که باید بر الفاظ و هیئات جمود کرد، به لغت بها داد و عرف زمان صدور نص را محور قرار داد. اما در ادله احکام شرعی عقلی و عقلایی نباید بر الفاظ جمود کرد بلکه باید ادراک عقل و بنای عقلا را نیز ملاحظه نمود.
مثلا در احل الله البیع یا الّا ان تکون تجارة عن تراض نمی توان به اطلاق آن تمسک کرد و قائل به شرعیت بیع غرری یا سفهی شد اگر در عقلا چنین بیعی را قبول نداشته باشند.
اصولا در احکام شرعی عقلی لفظ موضوعیت ندارد بلکه هادی به آن چیزی است که مدرِک در درون خود می یابد.
گلایه از رفتار بخشی از فقها در عدم تفاوت گذاشتن بین این دو حوزه - لزوم مصداق شناسی نسبت به مورد.
اصول فقه دور دوم (1400-1401) - جلسه 66
الحیثیات قسمان: تقییدی و تعلیلی. عناوین موضوعات و متعلقات احکام، حیثیت تقییدی است و لذا قصد عنوان موضوع و متعلق لازم است اما قصد حیثیت تعلیلی (به معنای صرف ملاک و مناط حکم) لازم نیست.
در احکام عقلی حیثیت تعلیلی در واقع حیثیت تقییدی است و حکم به آن تعلق گرفته است، هرند شروع حکم از آن حیثیت نباشد.مثال به عقل نظری و عملی در این باره.
مهم بودن گسست این دو حیثیت از یکدیگر و مهم تر از آن توجه به صغراهای این کبرا
بیان تفاوت بحث حاضر با بحث تقسیم مناط احکام به علت و حکمت
خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 65
حدیث: انّ لله علی الناس حجتین: حجة ظاهره و حجة باطنه
اما الحجة الظاهره فالرسل و الانبیاء و الائمة و اما الحجة الباطنة فالعقول.
کاربست های عقل: در فقه، اخذ معارف از منابع، تبلیغ و نشر و در زندگی.
پیامبران آمدند برای درست کردن شخص عاقل، جامعه عاقل و حکومت عاقل. از نمودهای ضد عقل تسویف است.
مسوِّف مقابل کنتی و حالی است. انسان باید فی الحال
(حالّی و محاضِر) باشد نه مسوِّف یا کنتی.
نقل حالت اعشی که اسلام نیاورد با این که قصد تشرف به اسلام داشت.
رجوع الحیثیات التعلیلی فی الواجبات العقلیه الی الحیثیات التقییدیه.
توضیح این دو اصطلاح - تفاوت حیثیت تعلیلی در واجبات عقلی و غیر عقلی (نقلی بالمعنی الاعم)