header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 66

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

اشکالات استصحاب تخییر - استصحاب حجیت
1. بقای موضوع محرز نیست. بین مقطوع الارتفاع و مقطوع البقاء است. اگر موضوع«من لم یقم عنده حجة» باشد مقطوع الارتفاع است و اگر«من تعارض عنده الفتویان» باشد مقطوه البقاء است.
2. استصحاب در همه جا به کار نمی‌آید، زیرا اعتبار نظر مجتهد دوم گاه حالت سابقه ندارد!
3. استصحاب مفروض استصحاب در احکام است که مورد قبول نیست.
4. این استصحاب مبتلا به معارض است و آن استصحاب حجیت نظر معدول عنه است.و این استصحاب چون منجز است مقدم بر استصحاب تخییر است که معلق است به«علی تقدیر الاخذ بها»
کلام محقق نایینی: استصحاب حجیت فعلیة لقول المجتهد الاول لاینافی استصحاب تخییر را.
هر دو در عرض واحد است و حجیت نظر مجتهد معدول الیه با انتخاب مجتهد اول قطع نمی‌شود. در عرض واحد است مگر قائل به لزوم التزام بشویم...
اشکال این نظر از نظر محقق خویی(تنقیح126/1) و نتیجه آن را تعارض دو استصحاب می‌داند(آخر ص128 و اول ص 129)

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 65

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404)

درس اخلاق - روایت امام کاظم علیه السلام: یا هشام! لو کان فی یدک جوزة و قال الناس لؤلؤة ما کان ینفعل و انت تعلم انها جوزة. و لو کان فی یدک لؤلؤة و قال الناس لنها جوزة ماضرک و انت تعلم انها لؤلؤة - تحف العقول 406
عرضه نفس بر کتاب الله
این وضعیت فقط در مورد افراد نیست. جوامع و حکومت ها نیز نباید غرّه کلام دیگران شوند و...
نکته دیگر این که گاه انسان خود به جوزه‌ی در دست خود لؤلؤ می گوید و مصیبت عظمی از این جا شروع می شود.
مساله 40: بلاتقلید مدة من الزمن بدون علم به مقدار
1. مطابق حجت زمان است فهو
2. مطابق حجت زمان نیست به مقدار متیقن قضا کند گرچه احتیاط در قضای حداکثر است.
با مساله 41 و 45 بررسی شود. که مجموعا 4 فرع را مطرح می کند.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 65

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

تضعیف وجوه قول به جواز عدول از حی به حی
1. اطلاق شامل متعارضین نمی‌شود و الّا یستلزم الجمع بین المتنافین - احدهما معین و غیر معین را نیز نمی‌گیرد پس اطلاقی در مقام وجود ندارد.
نقول: اطلاق داشتن یا نداشتن دلیل امری دستوری نیست بلکه تابع لسان و اقتضای آن است. مثلا اگر دلیل سیره عقلا باشد یا آیه سوال از اهل ذکر آیا اطلاقی نسبت به مورد ندارد؟
توهم جمع بین متنافین نیز وارد نیست و خلط شده بین اخذ به مفاد دلیل با اخذ به نفس دلیل و طریق.
اولی ممنوع است نه دومی ولی سخن از دومی است نه اولی - تمامیت دلیل اول.
2. استصحاب تخییر و اشکالات وارد بر آن.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 64

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404)

شرح مساله 39: شک در مرگ - تبدل رأی و عروض...
ایضاحات بیان سه نکته:
تعلیقات:
تعلیق توضیحی سید صدر الدین صدر و دو تعلیق ناهمخوان از محقق خویی - حساب استصحاب از عدم لزوم فحص در شبهات جدا است. ممکن است کسی فحص را لازم بداند لکن با وجود استصحاب نه.
اختلافی بودن عدم وجوب فحص در شبهات - اصل وجوب فحص در شبهات مصداقیه - اگر زعامت و سیادت باشد عدم وجوب فحص با تکیه بر استصحاب مشکل می شود.
اقتراح نسبت به مساله 39.