header

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 8

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

ان الوضع من مقولة الفعل - اعتبار ملازمه بین طبیعی لفظ و معنا متقوم به اعتبار معتبِر مثل سایر اعتبارات - داعی هم تفهیم و تفاهم است.
این نظر با اختلافی که در تعیین واضع دارد، نظر مشهور است با تعابیر مختلف.
(وفیه) لو ارید اعتبار ملازمه خارجیه؛ فیردّه که تا ملازمه ذهنیه نباشد فایده ندارد و با بودن ملازمه ذهنیه، ملازمه خارجیه محتاج الیه نیست چون انتقال با ملازمه ذهنیه می‌آید.
و لو ارید اعتبار ملازمه ذهنیه: اگر این اعتبار مطلق است حتی للجاهل این اعتبار اثر ندارد چون برای جاهل لایفید.
اگر یختص بالعالم پس تحصیل حاصل می‌شود بلکه از اردأ انحاء آن است، چون از قبیل اثبات ما هو ثابت بالوجدان به اعتبار است.
رأی دیگر: اعتبار وجود تنزیلی معنا است
رأی دیگر: انها من سنخ وضع سائر الدوال

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 62

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

پاسخ به چند اشکال- با فرض استحاله تشکیک در ماهیت هم سخن اصفهانی در تصویر جامع از هم نمی‌پاشد، چون تشکیک در ماهیت حقیقی محال است نه در اعتبارات و مفاهیم موتلفه.
کلام آقای طباطبایی در حاشیه بر کفایه الاصول ج 1 ص 43 نیز همین است.« لا ضیر فیه فی الاعتباریات لاستناد الوحدة فیها الی وحدة الغرض المقصود منها»
البته باید توجه کرد که تعلیل مزبور (لاستناد الوحدة فیها...) حیثیت تعلیلی دارد نه تقییدی تا خلاف فرض پیش آید و به کلام محقق خراسانی برسد و اشکالات آن را داشته باشد.