مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 57
تفسیر کریمه: انّ الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر
اطلاق آیه مقتضی نهی استیجابی از هر منکر و فحشایی است.
وجود برخی روایات دال بر این تفسیر از رسول خدا صلی الله علیه و آله. فما وافق الایة ناخذ به و ما خالفه نطرحه.
تفاوت استیجاب و هدم با اقتضا - خلط این دو به یکدیگر در برخی کلمات.
استیجاب دال بر عدم هدم نیست.
قد یقال: وقتی اثر عمل نهی از فحشا و منکر است قهراً پس از آن گناهی صورت نمیگیرد تا هدم صورت پذیرد.
پس این جواب نسبت به اعمالی است که اثرش چیز دیگری غیر از نهی از فحشا و منکر است.
الصحیح فی تحقیق الامر و الاجابة عن الشبهة
نصوص دینی دلالت دارد که هر عملی از خیر و شر اثری در نفس دارد، بلکه نفس و حقیقت انسانی را میسازد.
آیات باب و کلام ملاصدرا در این باره ...
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 80
در تفکیک معنا از داعی سه نظر وجود دارد:
1. نظر محقق خراسانی و غیره که معنا واحد است(معنای حقیقی) مجاز وجود ندارد و دواعی مختلف است.کلام محقق مظفر در مساله - تحلیل مرحوم مظفر این است که خلط بین مفهوم و مصداق شده است. مفهوم واحد است و مصداق متعدد است.مفهوم صیغه به حمل اولی انشاء طلب است و به حمل شایع تهدید و غیره است.
2. معنای حقیقی واحد است و دواعی معنای مجازی است.صیغه امر برای انشای طلب به داعی بعث است. انشای طلب در معنای مجازی نیز هست. معنای حقیقی واحد و معنای مجازی متعدد است.
3. معنای حقیقی واحد و دواعی هر کدام معنا مجازی است و قدر مشترکی بین معنای حقیقی و مجازی نیست.پس همزه برای تهدید یا تعجیز میآید و در آن انشای طلب لحاظ نشده است.
داوری نظر اول،اندیشهای برقرار و مطبوع است لکن گاه به مشکل بر میخورد.
و حلّ مشکل به این است که دو مذهب اول را بپذیریم به تفاوت موارد.
قاعده لاضرر و استصحاب (93-94) - جلسه 69
نقد کلام محقق خویی در مساله عدم قبول مثبتات امارات
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 74
کلام معروف صاحب معالم در استعمال امر در غیر وجوب کثیراً در استعمالات دینی مربوط به صیغه است لکن مناط آن در ماده نیز میآید. پس اشکال برخی بر نقل محقق عراقی وارد نیست.تاکید ما بر پنج نظر در نحوه دلالت صیغه و ماده امر بر وجوب هست.
1. بالوضع 2. بالغلبه 3. به اطلاق و مقدمات حکمت و حمل بر اکمل افراد 4. به عقل 5. عقلاء - صاحبان هر رأی - ثمره اختلاف در مثل اغتسل للجمعة و الجنابة ئ در مثل اغتسل للجمعة و اغتسل للجنابة.
در مثال اول: بر مبنای 1و2و3 حمل بر وجوب مشکل دارد ولی بر مبنای 4و5 مشکل نیست.
در مثال دوم: بر مبنای سوم مشکل هست چون ما یصلح للقرینه وجود دارد و بر اساس سایر مبانی مشکل نیست.