header

خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 52

خارج فقه القضاء (1401-1402)

تعبیر ملاحم و فتن اشعار به حکومت فضای حرمت بر حدیث مزبور دارد. نتیجه مباحث گذشته:
1. منعی برای اخذ اجرت در قضا و واجبات و تبلیغ دین نیست.
2. در خصوص اذان و تعلیم قرآن( چه به مقدار واجب و چه غیر آن) دلیل بر عدم جواز داریم.
3. همچنین مثل اخذ اجرت برای افتا و زعامت بنابر احتیاط لازم-غیر قابل ترک و رجوع بغیر- جایز نیست.
4. اخذ اجرت در اذان مسابقه و به عنوان فعل هنری اشکال ندارد.
5. گاه عروض عنوان ثانوی باعث عدم جواز اخذ اجرت است. معنای حرمت اخذ اجرت و حرمت اتخاذ مؤذن
حرمت به معنای بطلان عقد اجاره و جعاله؛ عدم تملک اجیر،ضمان و عدم جواز تصرف است، مگر خارجا بداند که صاحب پول راضی به تصرف است. و حرمت تکلیفی به خاطر ترتیب آثار محرم یا تشریع است.
اتخاذ مؤذن هم به حکم روایت سکونی حرام است.

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 55

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

روایات مرتبط با آیه: ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر
مناقشه سندی در کل یا برخی از این روایات فتامل.
1. من لم تنهه الصلاة عن الفحشاء و المنکر لم تزده من الله -عز و جل- الّا بعداً.(اشاره به جواب اول دارد-صلاة ناهی و غیر ناهی)
2. امام صادق علیه السلام: الصلاة حجزة الله و ذلک انها تحجز المصلّی عن المعاصی مادام فی صلاته.(اشاره به جواب دوم دارد- البته نباید گفت که این بیان نیاز به گفتن ندارد، چون ...)
3. عن ابی جعفر علیه السلام قال: جعلت فداک یا با جعفر و هل یتکلم القرآن؟ قال نعم یا سعد! و الصلاة تتکلم و لها صورة و خلق تأمر و تنهی...
و عن رسول الله صلی الله علیه و آله: لا صلاة لمن لم یطع الصلاة... (اشاره به جواب سوم دارد)
4. من احب ان یعلم قبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر ...
(اشاره به جواب چهارم دارد)

خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 68

خارج فقه القضاء (1401-1402)

کلام المیزان در تفسیر آیه استجئار و امان - قوله تعالی: حتی یسمع کلام الله غایة استجئار و اجاره است و حکم به آن مغیّی می‌شود.
نقد کلام المیزان - بررسی مساله فارغ از دلالت آیه و با توجه به آیه - در فرض اول معیار وجود مصلحت شرعی در امان است برای مستأمِن یا کشور یا مسلمانان و نوع انگیزه مهم نیست.
برخی مفسده را کافی می‌دانند. متن لمعه و شرح آن از برخی کفایت عدم مفسده را نقل می‌کنند.
البته داشتن داوری در مرز وجود مصلحت یا صرف نبود مفسده حتی از کارشناس مصداق مشکل است و اقتضای قاعده اعتبار مصلحت است.
نسبت به اعتبار امان از آحاد برای آحاد می‌توان بحث هایی داشت اما نباید مساله را سطحی انگاشت.