فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1404-1405) - جلسه
تحقیق در اطراف مساله 64
2. معنای احتیاط مستحب - احتیاط واجب - افتا به احتیاط چیست؟
فقیه یا حجت و امارات و طرق دارد که فتوا به عنوان حکم واقعی بدهد یا ندارد و اصول عملیه که فتوا به عنوان حکم ظاهری میدهد.
وجه فتوا به احتیاط و عدم جواز ترک معلوم است(شک در مکلف به با علم به تکلیف
اما وجه احتیاط مستحب یا واجب؟
نسبت به احتیاط مستحب: مثلا نسبت به روایتی احتیاط را حسن میبیند عقلا و چون شرعا نیز مستحب میداند احتیاط میکند.
بنابراین احتیاط مستحب یعنی استحباب احتیاط یا(حسن احتیاط)
اختلاف در مساله- ادله اثبات:
1. ملازمه 2. برخی آیات و روایات
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه
تحقیق در مساله با بیان چند امر:
1. آیا برای عقل می توان حق امر و نهی درست کرد؟
تفسیری جدید از قاعده ملازمه
2. حکم یا ادراک استعلای عقل قابل تخصیص نیست و نقد محقق خویی با این بیان - نقدی دیگر بر کلام محقق خویی در مورد صبی.
3. عقلی که در این جا مطرح است عقل با کارایی سندی و قاعده ملازمه نیست بلکه عقل ابزاری است که پس از حکم شرع یا در آستانه ورود حکم شرع می آید، داوری می کند و مکلف بدون آن ایمن از عقاب نیست. مثل حکم عقل به وجوب اطاعت و حرمت معصیت
مقدمه اصول فقه (1400-1401) - جلسه
در مصدر جعل باید جواب به جایی برسد که سوال قطع شود،از این رو مثل عقل، عرف و عقلا مصدر حعل نیستند ولی وقتی پاسخ به صاحب ولایت و امر و نهی میرسد (خداوند) سوال قطع میشود.
و لذا (حکم) در قضیه کل ما حکم در اسناد اول به معنای ادراک است و در اسناد دوم به معنای حکم و امر و نهی.
البته در طول اطاعة الله امکان جعل و اعتبار حق جعل برای دیگر هست (به عنوان حکم تولی الاهی)
این جعل در توسعه و ضیق تابع جعل الاهی است.
کون شئ مصدراً غیر کونه سنداً.
توضیح مصدر بودن و سند بودن - مثل سنت معصوم، آیات قرآن و عقل سند هستند نه مصدر.
چنان که روایات و اصل سند و کاشف از سنت معصوم است.
ماهیت بحث از اسناد، ماهیت اصولی است نه مقدمه برای اصول فقه.
مقدمه اصول فقه (1400-1401) - جلسه
مساله هفتم: مصدر الجعل او مصادره - مساله کلامی است و لذا آن را در مقدمه اصول فقه آوردیم.
مراد از مصدر جعل: نهاد یا شخصی است که حق اعتبار و الزام و اطاعت دارد.
دلالت آیات قرآن شریف - روایات - اقوال فقها بر انحصار حق اعتبار در خداوند متعال میباشد.
در روایات اگر جایی واگذار شده یا تعابیری مثل: تفویض من الله یا وجب من قبله یا حجة الله.
اصل عدم ولایت - تأکید عقل بر ارتباط بین ولایت و حق جعل حکم.
سوال از این که اعتبار حق کیست؟ قطع نمیشود مگر این که به خداوند متعال برسد. تفسیر مناسب در قاعده ملازمه ...