مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه
نقد ادله قول به اجزا و بیان عدم اجزا
1. نقد وجه اول( لامزیت)
جواب: مزیت حجت بودن اماره دوم و اضمحلال حجیت اماره اول است.
ملاک حجیت زنده بودن اماره است نه مقدار افاده حالات نفسانی برای مکلف
2. نقد وجه دوم ( حجیت از حالا به بعد)
جواب: حجیت زمان ندارد گذشته را نیز می گیرد. بر فرض که در مواردی قبول کنیم( که نمی کنیم) عمومیت و کلیت ندارد. کلام محقق حکیم در این باره و نقد آن.
3. نقد وجه سوم (متوقف بر وصول است)
جواب: مصادره به مطلوب است. بنابر طریقیت است اولا و قضایای حقیقیه ثانیا.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه
ادله اجزا در امارات - چند تذکر:
1. مبانی در کیفیت جعل امارات در نظر به اجزا و عدم اثر می گذارد.
2. بحث در وقت نبود قرینه خاصه است - بحث اصولی و کلی است نه فقهی و جزیی
3. ممکن است برخی ادله در برخی فرض ها نیاید
حدود ده دلیل که به برخی اشاره می شود:
1. اماره دوم مزیتی بر اماره اول نداردو
2. اماره دوم نسبت به اعمال گذشته منجزیت ندارد.
3. حجیت دائر مدار وصول است و اماره دوم نسبت به اعمال ماضی واصل نشده است.
4. عدم اجزا منافات با یسر و تسهیل و موجب حرج است
5. اطلاق مقامی (سکوت) ادله از پیش آمد کشف خلاف
6. رویه عقلا و فهم عرفی بر اجزا است.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه
استدلال محقق خویی در راستای اثبات عدم اجزا و تغییر واقع در امارات خلاف واقع.
نقول: استدلال محقق خویی قابل نقد است و قول به اجزاء مستلزم انقلاب واقع به گونه ای که ایشان می فرماید نیست.
حق این است که در موضوعات نیز جریان نزاع قابل تصویر است همان گونه که ظاهر کلام محقق خراسانی است.
نسبت به جریان نزاع از حیث کاشف (مظلقا محل بحث است یا جایی که کاشف علم وجدانی نباشد) بین استاد و شاگرد اختلاف است. محقق خویی معتقد است در کاشف به علم وجدانی بحثی نیست ولی حق با محقق نایینی که هر دو صورت داخل در محل نزاع است.
نسبت به کشف خلاف در قطع اشتباه یا در توهم اماره نیز طرح نزاع قابل تصویر است مگر این که صرف عذر باشد و هیچ مجعولی در میان نباشد.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه
اجزاء و عدم اجزاء در امارات و قطع - بیان رأی محقق خراسانی: اجزاء در اصول در وقت اثبات متعلق و موضوع و عدم اجزاء در امارات مطلقا و در اصول اگر برای اثبات اصل تکلیف یا نفی آن باشد.
تعیین موضع نزاع در امارات با چند سوال؛
1. آیا نزاع در اماره بر مصادیق نیز می آید؟
2. آیا در کشف خلاف به طور غیر قاطع نیز می آید؟
3. حکم قطع چطور است؟
4. توهم اماره و حکم ظاهری برخاسته از آن چطور؟