خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه
نقد ادله منع شرعی کاپیتولاسیون:
1. اگر متعلق این نهاد حدود شرعی نباشد یا اجرای حدود قابل استثناء باشد دلیل اول از کار میافتد.
2. قاعده نفی سبیل در رابطه دو کشور مسلمان نمیآید بعلاوه این قاعده استثناپذیر است.
3. اصل سرزمینی بودن مجازات یک قرار داد اجتماعی و سیاسی است که قابل جابجایی است. در خود ماده 3 قانون مجازات نیز اشاره به آن شده است.
4. روایت الاسلام یعلو سنداً و دلالتاً قابل بررسی و مناقشه است، چنان که آیه نفی سبیل نیز از جهت دلالت چنین است.
5. وجه پنجم کلیت ندارد هر چند تا کنون عمومیت داشته است.
نتیجه: کاپیتولاسیون میتواند پایگاه شرعی داشته باشد. این مساله سیاسی اجتماعی است و از اختیارات حاکمیت است.
تفاوت حقوق و اختیارات قبل و بعد از پذیرش.
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه
عدم رابطه بین ثواب و آخرت و عدم ضمان طرف مقابل
5. کاپیتولاسیون (قضاسپاری)
تعریف قضاسپاری: حق قضاوت کنسولی است که به کشور بیگانه داده میشود.
مظاهر متعدد کاپیتولاسیون
ادله عدم مشروعیت(فارغ از خاطره های بدی که این جریان در اذهان ملت ها دارد): 1. باعث تعطیل یا تاخیر اجرای حدود الاهی میشود. 2. اثبات سبیل کفار بر مسلمانان است. 3. تنافی آن با اصل سرزمینی بودن مجازات ها. 4. ذاتی بودن تحقیر و استعلاء در ذات این نهاد. 5. نقد و بررسی ادله منع و بیان وجه جواز.
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه
بررسی سند اسحاق صیرفی در خطای مفتی - بررسی سند و دلالت روایت دوم اسحاق بن عمار صیرفی.
کلام محدث مجلسی در اطراف دلالت روایت دوم اسحاق بن عمار.
فتوای برخی به عدم ضمان ناقل اشتباه مساله در خمس.
ورود فقیهان به مصداق شناسی و اشتباه ایشان با بحث مصونیت قضایی و مدنی.
بررسی و تحلیل و تحقیق نهایی در مساله. به حسب قاعده معیار ضمان استناد است.
نگاه فقیه به گستره قاعده احسان و معیار ضمان در مساله اثرگذار است. عوامل به حق دخیل در صدق استناد - تقصیر مفتی و ناقل مساله.
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه
مصونیت قضایی و مدنی مثل مفتی، ناقل فتوای اشتباه، نایب خاطی و...
گفته شده: اگر نایب خاطی در قربانی اجرت گرفته ضامن است و الّا معلوم نیست ضامن باشد.
در ذیل این گفته سه حاشیه وجود دارد: 1. اگر مقصّر بوده ضامن است. 2. مطلقا ضامن است چون اتلاف مستند به او است و وکیل بودن، مشکل عدم مصونیت او را حل نمیکند.
3. اگر تلف مستند به او باشد بنابر احتیاط ضامن است.
به نظر میرسد ماتن نظر به قاعده احسان دارد، قاعده احسان در فرض اضرار به غیر و اتلاف مال غیر هم میآید. نظر به قاعده مصونیت وکیل ندارد. لکن در این جا احسان صادق نیست و این است اشکال بر ماتن.
ماتن در برخی از موارد، خلاف گفته قبل، گفته است و مطلقا قائل به ضمان نایب شده است و در موردی قائل به عدم شده است(در حمله دار)
نسبت به محرِم طفل اگر طفل محرمات احرام را انجام دهد، مجال گفتگو هست.
روایت اسحاق صیرفی نسبت به مفتی