header

آیات الاحکام دو (نیمه دوم 1400)

جلسه 6
  • در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۰
چکیده نکات

بررسی مواد قانونی برای محارب و مفسد فی الارض در قوانین جمهوری اسلامی ایران
تعدد انگاری مفسد فی الارض با محارب از نظر قانون گذار
مناقشه بر تعریف فقها از محارب
توسعه ناصحیح در معنای محارب


بسم الله الرحمن الرحیم


گفتگوی از آیه محاربه (آیه 33 از سوره مبارکه مائده)
اللهم عجل لولیک الفرج واحفظه من کل سوء واجعلنا من خیر اعوانه وانصاره 
دیروز ماده 286 از قانون مجازات اسلامی 92 را با هم خواندیم ؛ 
قانون بایسته هایی دارد ویکی از بایسته های قانون حتی الامکان پرهیزقانون گذار هست از الفاظ کیفی و کمی کردن مفادها تا ممکن است 
امری که بر قانونگذار جمهوری اسلامی کمتر اهمیت آن درک شده است. نمونه آن این قانون است.
صحبت بر سر این است که گاه فردی معاملات قانونی کرده و در ماده قانون از اختلال در نظام اقتصادی کشور بحث شده است، سوال این است که آیا این مصداق اخلال است؟
سوال این است که چقدر سکه ذخیره کرده باشد می شود اخلال؟
و یا دلار گرفته باشد می شود اخلال؟
و یا در ادامه ماده قانون دارد به گونه ای که موجب اخلال در نظم عمومی کشور شود....
حیات قضا به وحدت رویه است؛
گاه این قاضی شما می خواهد که اخلال شدید را تشخیص وتطبیق دهد، چه باید بکند آیا معیاری هست؟
و یا عبارتی بود: ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانیت افراد .....سوال این است که ما هی العمده؟
و یا گفته شده: سبب اشاعه فحشا در حد وسیع گردد..........سوال این است که حد این حد وسیع یعنی چه ؟در محله در کوچه ؟ در یک خانواده؟ در یک شهر؟سوال این است که شما در نهایت می خواهید که اعدام کنید آیا معیارها واقعا تعیین شده است؟!
و یا شما از لفظ قدر متیقن استفاده می کنی؟ بحث این است که قدر متیقن چیست؟
این جا است که اهمیت قوانین شفاف را پی می بریم.
و یا فردی کاندید می شود و گفته می شود که باید التزام عملی به اسلام داشته باشد،و یا به ولایت فقیه...سوال این است که التزام داشته باشد یعنی چه و این که التزام عملی داشته باشد یعنی چه و حد و حدود و معیارهای آن چیست؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گاهی اوقات می شنویم که افراد را به خاطر مواد مخدر اعدام کرده اند، سوال این است که این جریان از کجا آمده ؟کتاب مجموعه قوانین و مقررات جزایی ج اول ص 828 را اگر داشته باشید، می گوید:
مجمع تشخیص مصلحت نظام در جلسه 3/8/67این قانون را تصویب کرده است.د رماده 9 می گوید که : مجازات مرتکب به جرایم مذکور در بندهای یک تا 5..................بعد مجازات شلاق و در مرتبه چهارم چنان چه مجموع مواد مخدر به سی گرم برسد، مرتکب در حکم مفسد فی الارض است و به مجازات اعدام محکوم میشود و حکم اعدام هم د ر صورت مصلحت در محل زندگی محکوم و در ملا عام انجام خواهد شد .و چنان چه در مرحله چهارم به سی گرم نرسد، مرتکب به بیست تا سی میلیون ریال جریمه نقدی مجازات می شود و....
و یا راجع به ارتشا و اختلاس هم که ماده آن در جلسه قبل خوانده شد در جاعلین اسکناس ، مجمع تشخیص مصلحت نظام ماده دارد ...همین کتاب ص 598 قانون تشدید مجازات جاعلین اسکناس ؛ووارد کنندگان اسکناس را این گونه بیان می کند که :
هر کس اسکناس رایج داخلی را بالمباشره یا به واسطه جعل کند ،یا به علم جعلی بودن توزیع و مصرف نماید  ، چنان چه عضو باند باشد، یا قصد مبارزه با نظام جمهوری اسلامی را دارد، به اعدام محکوم میشود.همچنین عامل عامد ورود اسکناس به کشور به عنوان مفسد به اعدام محکوم میشود...........
به هر حال تا این جا کار، این ها محارب نیستند اما مفسد هستند.
و یا گفته شده: مجازات نیروهای مسلح ، همان کتاب در ج 2 در موضوع جرایم علیه امنیت داخلی  و خارجی می گوید: 
هر نظامی (شخص نظامی ) که به منظور براندازی جمهوری اسلامی جمعیتی تشکیل دهد، یا اداره نماید و یا در چنین جمعیتی شرکت موثر داشته باشد  ،محارب محسوب می شود.
و یا در  ص 958 را جع به محتکران گفته شده: ...........چنان چه اعمال محتکران برای مقابله با حکومت صورت گیرد، و مرتکب مصداق محارب باشد ،به مجازات محارب محکوم می شود.
 تا این جای کار مشخص شد که قانون گذار ما یک تلقی از محارب دارد و یک تلقی هم از مفسد فی الارض دارد.
ممکن است بگویدهر محاربی مفسد است اما نمی گوید هر مفسدی محارب است.
بحث این است که معیارهای مفسد فی الارض هنوز مخصوصا از حیث کمی بیان نشده است....
باید دید فقهای ما در طول تاریخ ، محارب را چه معنا کرده اند.
و این را هم بگویم که بسیاری از افراد که به عنوان محارب اعدام میشوند در واقع این ها محارب نیستند.
جناب اردبیلی در زبدة البیان می گوید:
عُرّف المحارب فی الفروع،  من شهر سلاح لاخافة المسلم فی البر والبحر و الظاهر ان المراد من شهره لیخوفه من القتل بحیث لو لم یخف، و لم یترک المال له قتله ...لا کل من شهر السلاح لاخافة ....و یسعون فی الارض فسادا کانه بیان لتحقق معنی المحاربة و تاکید لثبوت حقیقته ..
برخلاف ادعای عده ای که معتقد بودند آیه محاربه جریان محاربه را از افساد جدا کرده ولی آقای اردبیلی می گوید که به یک گروه صرفا اشاره می کند؛ به هر حال سوال این است که آیه دو گروه را می گوید یا دو گروه را بیان می کند؟
سوال این است که آیا ما می توانیم از آیه محاربه دو نهاد را استنباط و استنتاج کنیم؟
آقای اردبیلی می خواهد بگوید گویا قران آن محاربه را که قدری کیفی است ، آن را کمی کند...و کمی کردن آن هم به این شکل هست که بگوید منظور من قرآن، از این اصطلاح آدمی است که روی زمین فساد می کند.
یا برخی می گویند: المحارب کل من جرّد سلاحه او جهّزه لاخافة الناس وارادة افساد فی الارض ............و به نوعی این دو اصطلاح را یکی می کنند.
نکته این است که آقای اردبیلی می گوید: لاخافة المسلم اما سایرین لاخافة الناس را مطرح می کنند.
کتابی آقای محمد مومن به نام کلمات سدید دارد که د ر آن میگوید: کلمة فی المحارب و المفسد فی الارض که این دو را از هم مجزا می کند من پیشنهادی دارم که خودتان در این باره مطالعه کنید و ببینید به چه نتیجه میرسید.
در فصلنامه فقه اهل بیت شماره 11و 12 مقاله ای هست از مرحوم آقای شاهردوی در این باره که محارب کیست و محاربه چیست...
از منابع قابل مطالعه است و کتاب الحدود مرحوم آیت الله فاصل که ایشان هم در این موضو ع ورود کرده است.
من مجموعا بعد از مطالبی که در جلسات قبل بیان شد به این نتیجه رسیدم؛ 
1. آیه 33 از سوره مائده از محکمات قرآن است باید به ظاهر آن عمل نمود و هیچ اتفاق یا روایتی برخلاف آن در اختیار نداریم 
2. آیه به یک گروه اشاره دارد. آقای مومن اگر به د و گروه اشاره داشت ، الذین تکرار می شد.
در آیه الذین یسعون این الذین که دومین است صله الذین اول است و در واقع الذین یک بار آمده است.یا اگر لفظ «او» به کار رفته بود الذین تکرار نمی شد بلکه کار تکرار می شد .
این مثل این است که بگوییم همانا جزای کسانی که اسکناس چاپ می کنند، و منتشر می کنند، یا اسکناس چاپ می کنند و اختلاس می کنند، ....باید پرسید این جریان آیا کسانی را که اختلاس می کنند اما اسکناس چاپ نمی کنند را و یا برعکس را هم شامل می شود؟
3. من نمی دانم این حداز وسعت دادن به دایره شمولیت آیه از کجا آمده که اگر مثلا پسر بچه ای کیف قاپی کرده و تهدید هم کرده ، او را اعدام کنند !........................بحث این است که کسی توجیه کننده کار هر خلافکار و این گونه جوانان نیست، اما سوال این است که می توان به این ها گفت: محارب؟!
4. امروزه برای محارب مخصوصا در بعد حمل سلاح که مصادیق جدیدی پیدا شده است.
من این نکته را هم نوشته ام که روایات وارد در تفسیر آیه، با آیه تفسیر می شود.و رابطه دو سویه دارد نه یک سویه ...
یادتان هست بحثی بود که گفتیم روایاتی که ذیل آیات می آید، برخی وقتها ، روایت آیه را تفسیر می کند و دوباره آیه همان روایت را تفسیر می کند . 
بحث مفسد فی الارض را ما گفتیم به تنهایی از این آیه برداشت نمی شود مگر این که محارب باشد و لی این را هم به شما بگویم راههایی برای جرم انگاری فساد در زمین وجود دارد حتی تا مرز اعدام.در نقطه مقابل هم هستند کسانی که یقه سفیدند و سوپردولوکس و خیلی شیک اما مجرم اند و مفسد و محارب هم به این معنا نیستند سلاح دستشان نیست اما قلم دستشان هست.
این جا است که ما راه مان از برخی دیگر جدا میشود.
منتها جان مردم ارزشمند است.
نباید احساسی عمل کرد و بر موج احساسات سوار شد و  وقتی دید که اوضا ع بهم ریخته هست و مردم هم عصبانی اند ،بیاییم و دو نفر را هم اعدام کنیم و بگوییم مردم دیدید ما دو نفر را هم اعدام کردیم!!و یا افرادی که در مواقعی و مواضعی تریبون چه در خطبه ها و یا غیر آن به آن ها داده می شود، اظهار نظر کنند..... در حالی که این ها حقشان نیست که در اینموقعیت ها قرار گیرند و نظر بدهند.....برخی همه دان هیچ دان اند.

۵۶۶ بازدید

نظر شما

کد امنیتی
مطالب بیشتر...
دانلود صوت جلسه
چکیده نکات

بررسی مواد قانونی برای محارب و مفسد فی الارض در قوانین جمهوری اسلامی ایران
تعدد انگاری مفسد فی الارض با محارب از نظر قانون گذار
مناقشه بر تعریف فقها از محارب
توسعه ناصحیح در معنای محارب