فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1404-1405) - فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1404-1405)
جلسه 59- در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴
چکیده نکات
بیان تعلیقه های وارد بر متن مساله 68
آقای سید تقس قمی:
1. اعتبار اعلمیت در تقلید با علم به اختلاف
2. در غیر تقلید: و با تصدی اعلم باید اعلم متصدی شود و غیر اعلم حق تصدی ندارد چون تصدی غیر اعلم دلیل ندارد.
اقتصار بر قدر متیقن- بنابراین نسبت به سایر قیود احتمالی مانند: اورعیت نیز باید احتیاط کرد.
اقول: این مساله عقلایی است نباید با مدل قدر متیقن - عدم الدلیل و... حل نمود.
نسبت به قیود نیز باید به ادراک عقل و رویه عقلا و واقعیت های بیرونی مراجعه کرد.
بیان محقق خویی: مشهور همان است که در متن آمده یعنی قبول ولایت فقیه و عدم اعتبار اعلمیت.
ابتنای این نظر بر قول به ولایت مطلقه فقیه که از ادله لفظیه اثبات شود تا قابل تمسک به اطلاق باشد.
لکن دلیل لفظی نداریم - روایات باب بررسی شده است همه روایات یا سندا قاصر است و یا دلالة.
قدر متیقن مقام افتا و قضا نه بیشتر. بله تصدی با ضرورت بنحو مباشر یا وکالت هست.
- فقه العروة الوثقی
- اجتهاد و تقلید و مرجعیت و زعامت
- فقه العروة
- فقه اجتهاد و تقلید
- فقه الاجتهاد و التقلید
- فقه الزعامة
- بیان مساله 68 از اجتهاد و تقلید عروه
- اعلمیت و تقلید
- تعلیقات مساله 68 از اجتهاد و تقلید عروه
- گستره شناسی اعلمیت
- عدم اعتبار و اعلم و ولایت بر ایتام و مجانین
- نظر اعتبار و اعلم و قدر متیقن و ولایت بر ایتام و مجانین
- نقد تعلیقه آقا تقی قمی و اعلمیت
- بیان محقق خویی و ولایت مطلقه فقیه
- وکالت فقیه و ولایت فقیه
برچسب ها:
چکیده نکات
بیان تعلیقه های وارد بر متن مساله 68
آقای سید تقس قمی:
1. اعتبار اعلمیت در تقلید با علم به اختلاف
2. در غیر تقلید: و با تصدی اعلم باید اعلم متصدی شود و غیر اعلم حق تصدی ندارد چون تصدی غیر اعلم دلیل ندارد.
اقتصار بر قدر متیقن- بنابراین نسبت به سایر قیود احتمالی مانند: اورعیت نیز باید احتیاط کرد.
اقول: این مساله عقلایی است نباید با مدل قدر متیقن - عدم الدلیل و... حل نمود.
نسبت به قیود نیز باید به ادراک عقل و رویه عقلا و واقعیت های بیرونی مراجعه کرد.
بیان محقق خویی: مشهور همان است که در متن آمده یعنی قبول ولایت فقیه و عدم اعتبار اعلمیت.
ابتنای این نظر بر قول به ولایت مطلقه فقیه که از ادله لفظیه اثبات شود تا قابل تمسک به اطلاق باشد.
لکن دلیل لفظی نداریم - روایات باب بررسی شده است همه روایات یا سندا قاصر است و یا دلالة.
قدر متیقن مقام افتا و قضا نه بیشتر. بله تصدی با ضرورت بنحو مباشر یا وکالت هست.
نظر شما