header

خارج فقه القضاء(1400-1401) - خارج فقه القضاء(1400-1401)

جلسه 51
  • در تاریخ ۲۵ دی ۱۴۰۰
چکیده نکات

اخلاق: و لاتقف ما لیس لک به علم إن السمع و البصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا - و ما یتبع اکثرهم الّا ظناً ان الظن لایغنی من الحق شیئا.
منع ورود به مسائل علمی با عدم احاطه لازم
در دفاع از سامانه ثبت و اعتبار سند رسمی - مصلحتت شرعی مجوز تشکیل این سامانه و پشتیبانی از آن است - معیار مصلحت اجتماعی است نه فقط پیش آمدن هرج و مرج و اختلال نظام - برداشت این مطلب از برخی روایات و آیه دین - اختیار حاکمیت در ایجاد محدودیت های مطابق مصلحت در معاملات


صفحات 411 و 412 : کلیک کنید

متن پیاده سازی شده جلسه پنجاه و یکم سال چهارم درس خارج فقه القضا 25 دی ماه 1400

بسم الله الرحمن الرحیم
درس اخلاق
 وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلا. (إسراء:36).
وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني‏ مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِما يَفْعَلُون‏. (یونس:36).
برخی پدیده ها از فرط وضوح در صحن عمل مورد غفلت واقع می‌شود؛
مانند: احترام نزد مردم - وَ أَعِزَّنِي‏ فِي‏ عَشِيرَتِي‏ وَ قَوْمِي وَ احْفَظْنِي فِي يَقَظَتِي وَ نَوْمِي فَأَنْتَ اللَّهُ‏ خَيْرٌ حافِظاً‏... (البلد الامین و الدرع الحصین ص:109)- که بواسطه‌ی تواضع حاصل می‌شود ولی برخی به این نکته توجه ندارند و تواضع را با تکبر طلب می‌کنند.
مرحله بالاتر، تواضع را برای تواضع خواستن است؛ اصلا چون بنده است تواضع را رعایت کند. چون تواضع برای خلق خداوند است و آن‌ها محترم هستند این صفت- تواضع- را رعایت کند. اما متاسفانه برخی از خواص یا بعضی مواقع، تواضع را رعایت نمی‌کنند.
از اموری که بعضا از فرط وضوحش غافل می‌شویم، مسئول پنداری خود است در ساحت هایی که ورود پیدا می‌کنیم.
بدون تردید انسان مسئول هست- و لا تقف ما لیس لک به علم- در وقت صحبت نمودن، اندیشیدن، قضاوت، گوش فرا دادن به کلام دیگران، تایید و تخریب و ... .
چقدر زیباست که در این آیه شریفه نیست که از خود شخص می‌پرسند بلکه از چشم و گوش و قلب او سوال می‌شود؛ چون اعضاء انسان در مواقعی به جای انسان می‌نشینند.
خداوند متعال در قیامت با توجه به وضوح نتیجه‌ی هر انسانی دادگاه تشکیل می‌دهد زیرا باید شخص اقناع شود و ابتدا خود شخص اجازه حرف زدن را می‌گیرد و با پررویی اعتراض می‌کند که ای خداوند این زمین و ملائکه از یاران تو هستند و من وکیل ندارم و این محکمه عادلانه نیست؛ در این هنگام خداوند متعال می‌فرماید: الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْديهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون (سوره یس:65). وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون (سوره فصلت:21).
این مطلب قبل از این‌که قرآنی و اسلامی باشد عقلانی، عقلایی و انسانی است؛ انسان در جایی که نسبتی را می‌خواهد بدهد یا نقدی بکند یا به اعتقادی معتقد بشود، باید عالِم باشد و مصیبت وقتی شروع می‌شود که انسان خود را عالم پندار بداند بنابراین مشکل برای خود و صنف و دیگران درست می‌کند به علاوه که خلاف صحبت نموده است زیرا فکر می‌کرده که مطلع و عالِم است.
بنابراین باید برای خود و دیگران دعا کنیم تا در مرز اعتدال بمانیم؛ اعتدال در اندیشیدن و بیان وغیره. و گاه برخی را مشاهده می‌کنیم که ورود به برخی ساحت ها پیدا می‌کنند و حال این‌که اصلا اطلاعی از آن موضوع ندارند یا کم احاطه دارند. در جواب به مسائل جدید اطلاع کافی داشته باشیم و اظهار نظر کنیم.
نسبت به آثار جدید مطالعه داشته باشیم و بعد اظهار نظر کنیم. این‌گونه نیست که تمام مطالب در آثار شیخ انصاری و محقق خراسانی و اصفهانی و شهید صدر باشد بله خیلی نکات و مباحث در کتب ایشان هست ولی خیلی خیلی در کتب ایشان نیست.
مانند: اجتهاد ماهیت بسیط دارد یا مرکب-از حکم و موضوع- برخی در گام اول موضوع و مصداق را اشتباه می‌کنند. اگر برخی نسبت به مطالعه کتب جدید به شرط لا هستند نسبت به ورود و اظهار نظر در این مباحث هم به شرط لا باشند. در نقد، کلام و اثر را مطمح نظر قرار بدهیم نه عملکرد و شخص را (إنّ الظن لایغنی من الحق شیئا).
ادامه تثبیت سند رسمی و نکات آن
برخورداری از سامانه‌ی قویم و محکم ثبت اسناد در هر کشوری مساله‌ای اجتماعی است. مصلحت شرعی-یعنی مصلحتی که مورد نظر شارع است و ربطی به دیگران ندارد- اقتضا دارد که حاکمیت یا جزء حاکمیت مانند: قوه‌ی قضاییه این مطلب را پیگیری نماید.
نکته مهم: در بحث فرزندآوری و لقاح مصنوعی برخی از اساتید قائل به این هستند که این امور شرعیت ندارد مگر در فرض اضطرار نوع بشر و اختلال نظام و حال این‌که اصلا نهاد مصلحت را مدنظر قرار نمی‌دهند.
اگر بگوییم وظیفه حاکمیت برقراری نظم است آن‌هم نه نظم خشک و بدون روح مانند سوسیالیزم، بلکه ازدواج ها،  طلاق ها، معاملات و قراردادها در سامانه‌ای ثبت شود.
سنجه‌ی دخالت حاکمیت و دولت در امور مردم چگونه است؟ آیا تا مرز این‌که جامعه به هرج و مرج نکشد یا حاکمیت باید تأمین مصالح مردم را مدیریت کند؟
اگر مدنظر داشته باشید روایت نبی مکرم که می‌فرمودند: من بواسطه‌ی بیّنه و قسم حکم می‌کنم و حکم من پیغمبر واقع را عوض نمی‌کند بنابراین اگر این حکم برای شما نیست، نگیرید که آتش است. از این روایت متوجه می‌شویم که احقاق حق و فصل خصومت در کنار هم مهم است.
آیه‌ی دین: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ...ذلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنى‏ أَلاَّ تَرْتابُوا... .سوره بقره:282.
اشاره به کتابت است که همان سند باشد؛ نامه نگاری نزد همدیگر اقسط عندالله است و برای برقراری عدل است.

۴۵۲ بازدید

نظر شما

کد امنیتی
مطالب بیشتر...
دانلود صوت جلسه
چکیده نکات

اخلاق: و لاتقف ما لیس لک به علم إن السمع و البصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا - و ما یتبع اکثرهم الّا ظناً ان الظن لایغنی من الحق شیئا.
منع ورود به مسائل علمی با عدم احاطه لازم
در دفاع از سامانه ثبت و اعتبار سند رسمی - مصلحتت شرعی مجوز تشکیل این سامانه و پشتیبانی از آن است - معیار مصلحت اجتماعی است نه فقط پیش آمدن هرج و مرج و اختلال نظام - برداشت این مطلب از برخی روایات و آیه دین - اختیار حاکمیت در ایجاد محدودیت های مطابق مصلحت در معاملات