مقدمه اصول فقه (1401-1402) - مقدمه اصول فقه (1401-1402)
جلسه 37- در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۱
چکیده نکات
1و ذات نسبت-به عنوان معنای حرفی- تعلّقی است و فاقد جامع ذاتی اما جامع عنوانی میسر است که یجمع شتاتها
2. الغای تعلق با نسبت بودن آن منافات دارد.
3. جامع عنوانی تصور میشود(وضع عام) اما برای معنونات و مصادیق آن(موضوع له خاص)
4. وقتی موضوع له خاص شد مستعمل فیه هم خاص خواهد بود.
1. ایجادیت برخی حروف بنفس استعمال و عدم استقلال حروف در مفهومیت- معقولیت و وجود یثبت وضع عام و موضوع له خاص را.
2. در انشایی ها و ایجادی ها: وضعت لایجاد معانیها به حمل شایع که وجود است و وجود با تخصص و تحصص است.
2. در حاکیات: قد عرفت که معانی آن ها نفس ربط به غیر است در خارج و در ذهن و الّا انقلاب پیش میآید.
4. جامع مقولی ماهوی ندارند و هر چه جامع فرض شود باید از سنخ معنای حرفی باشد.
5. البته واضع هنگام وضع به برخی عناوین اسمی متوسل میشود که جامع ذاتی نیست.
- وضع
- معنای حروف
- وضع و موضوع له و مستعمل فیه در حروف
- وضع عام و موضوع له و مستعمل فیه خاص
- ذات نسبت تعلقی
- جامع مقولی ماهوی
- جامع عنوانی
- ایجادی بودن برخی حروف
- حکایی بودن برخی حروف
برچسب ها:
چکیده نکات
1و ذات نسبت-به عنوان معنای حرفی- تعلّقی است و فاقد جامع ذاتی اما جامع عنوانی میسر است که یجمع شتاتها
2. الغای تعلق با نسبت بودن آن منافات دارد.
3. جامع عنوانی تصور میشود(وضع عام) اما برای معنونات و مصادیق آن(موضوع له خاص)
4. وقتی موضوع له خاص شد مستعمل فیه هم خاص خواهد بود.
1. ایجادیت برخی حروف بنفس استعمال و عدم استقلال حروف در مفهومیت- معقولیت و وجود یثبت وضع عام و موضوع له خاص را.
2. در انشایی ها و ایجادی ها: وضعت لایجاد معانیها به حمل شایع که وجود است و وجود با تخصص و تحصص است.
2. در حاکیات: قد عرفت که معانی آن ها نفس ربط به غیر است در خارج و در ذهن و الّا انقلاب پیش میآید.
4. جامع مقولی ماهوی ندارند و هر چه جامع فرض شود باید از سنخ معنای حرفی باشد.
5. البته واضع هنگام وضع به برخی عناوین اسمی متوسل میشود که جامع ذاتی نیست.
نظر شما