خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 5
نقد اولیه کلام صاحب جواهر
1. نوعی اضطراب در کلام ایشان
2. از مناصب سلطان بودن مستلزم مجانی بودن آن است؟ مناقشه در دلالت آیه اسوه در حدّ گسترده- ایشان خود استثناءاتی بر گستره آیه اسوه وارد میکند- کلام محدث بحرانی در مساله لزوم نفی افراط و تفریط در مساله تأسی- نمیتوان اصل را بر تأسی قرار داد لکن اصل اشتراک احکام مسلّم است
3. نسبت به سایر استدلال ها و مؤید است هم باید گفت: اگر فقیه از مجموع این ها به قرار برسد میتواند فتوا بدهد و الّا نه
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 4
1. سند عهدنامه و مبنای حدیثی محقق خویی - دو موضع متفاوت از ایشان - مبنای آخر بر اعتبار است حدود سال های 1395 قمری
2. تقیید مدلول روایت ابن سنان به خصوص قاضی منصوب از طرف سلطان جور وجه موجهی ندارد اگر سوال ابن سنان از قضیه حقیقیة (به قول آقایان) باشد. البته شاید (بین قریتین) قرینه بر خارجیه بودن قضیه باشد.
3. نظر صاحب جواهر: اضطراب شدید در کلمات اصحاب.
و التحقیق حرمت اخذ عوض مطلقا حتی اگر مستحب باشد و وی حاجتمند به پول - از هر کس و هر نهادی که باشد چون:
الف: از مناصب سلطانی است که باید مجانی انجام شود مانند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (بحث تأسی)
ب. صحیحه ابن سنان
ج. اخبار رشوه
د. اجماع بعلاوه مویدات از : اشتماله علی اللطف و عدم تهمت و نفرت و ...
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 3
وجه جواز اخذ اجرت توسط کاتب - صاحب عمل محترم مستحق اجرت.
تعریف رشوه و حکم آن - ما یبذل برای قضا حقا کان او باطلا یا للحکم بالباطل.
نقد اولیه سخنان محقق خویی:
1. روایت عمار بن مروان معتبره نیست (عدم اعتبار عمار کلبی و اعتبار عمار یشکری)
2. روایت عمار مطلق است و ناظر به قاضی منصوب از طرف ظالم فقط نیست، حد استفاده از الفاظ روایات تا کجا است؟
خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 2
استدلال بر روایت عمار بن مروان برای اثبات عدم جواز اخذ اجرت توسط قاضی - متن روایت - اشکال محقق خویی بر استدلال به روایت و این که روایت ناظر بر قضاوت منصوب از جائر است و اجرت از طرف آنها میباشد.
دلیل این استظهار: عدم دلالت روایت بر حرمت اجر مطلقا.
ارتزاق از بیتالمال قطعا جایز است - اشکال بر این جواز به روایت عبدالله بن سنان - اشکال بر استدلال و استدلال به نامه مالک اشتر.
جواز اخذ اجرت توسط کاتب چون عمل محترم است. حرمت رشوه - دلیل آن - تعریف آن