header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 30

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

وجه تفاوت حِرَف با مبادی آن ها مثل تاجر و تجارت - بیان محقق عراقی در مساله: وجه اطلاق مشتق در حِرَف حتی در وقتی که شخص به ضد آن مشغول است این است که در ذات وجود و اقتضای مبدأ هست، زیرا مبدأ قبلا مکررا از او صادر شده است و عقلا وجود مقتضی را برای حکم به فعلیت و تحقق مقتضا و ترتب آثار آن کافی می‌دانند.
پس وجهی برای رفع ید از مقتضای مبدأ نیست.
قول محقق عراقی مورد اقبال و اعراض قرار گرفته است.
لکن فرمایش عراقی موافق طبع و ارتکاز عقلا نیست.
صحیح این است که گفته شود: بشر در آغاز تاجر و تجارت را در فعلیت به کار می‌برد لکن در ادامه احتیاج به افهام حرفه پیدا کرد حال یا باید لفظ دیگری وضع می‌کرد یا توسعه می‌داد و او همین لفظ را و لغت و عرف کار دوم را کرد.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 29

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

راه حل در مثل مفتاح و فتح: 1. تصرف در مبدأ و قائل شدن به دو مبدأ 2. تصرف در هیأت و نحوه تلبس. وجه اول فی نفسه بعید است. بر وجه دوم اشکال شده به این که:
1. در مثل اسم آلت مفاد هیأت نسبت به فاعلیت است و در اسم زمان و مکان نسبت ظرفیت و در اسم آلت پدیده دیگری داخل در نسبت نیست.
2. شأنیت مدلول اسمی است و هیأت مدلول حرفی است فلایمکن اخذ الاول فی الثانی.
نقول: اصل وضع و حدود آن تابع احتیاج است و در مثل اسم آلت به وضع هیأت برای نسبت فاعلیت شانی برطرف می‌شود پس واضع برای این احتیاج اسم آلت وضع کرده است. با این بیان بیان محقق اصفهانی و شیخ استاد ما به هم می‌ریزد.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 28

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

5-5-2. تحقیق با بیان چند امر:موارد شبهه و صعوبت:
1. در مفتاح و فتح که از یک ماده لکن متفاوت
2. در تاجر و اتجر اختلاف در تلبس با وحدت ماده
3. مجتهد و اجتهاد ظهور هر دو در ملکه با این که مبدأ آن ها چنین نیست.
4. فرق بین قاتل در حمل بر زید با قاتل در حمل بر سمّ.
5. اطلاق متلف و قاتل بر سبب در مقابل مباشر با عدم تلبس به مبدأ اصلاً.
6. در اوصاف منحوته تلبس چگونه است و مبدأ چیست؟
مساله سخت است. حل صعوبات:
1. در فتح و مفتاح تصرف در ماده شود یا تصرف در هیأت. توضیح هر کدام. نقد هر کدام.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 27

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

ادامه اشکالات وارد بر کلام محقق خراسانی و محقق عراقی
اختلاف مستند به تلبس به مبدأ است نه به خود مبدأ پس اختلاف به هیأت بر می‌گردد نه به مبدأ.
مثلا تاجر،آکل و مفتاح موضوع عنه برای دلالت بر ذات متلبس به مبدأ تجارت،اکل و فتح و کیفیت تلبس با اطلاقات و استعمالات این ها معلوم می‌شود. نه اشتراک و نه مجاز.
پس اختلاف به لغت و عرف بر می‌گردد و عرف و واضع در استعمال و وضع مؤاخَذ نیست.
موافقت محقق بروجردی با ما در مساله.
کلام محقق خویی در مساله. وی می‌فرماید تلبس به قوه و استعداد گاه از جهت وضع ماده است و گاه از جهت هیأت است.
(تطبیق بر مفتاح و مکنس - نقد کلام محقق خویی)
5-5-2. تحقیق با بیان چند امر