مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 83
مراجعه به سیره و ارتکاز عقل گاه بر ظاهر و نیز اثر می گذرد.
بدون این که دوری پیش آید، در میان عقلا و در قضایای شخصیه هر دو قسم وجود دارد لکن اصل اولی بر تطابق زمان واجب و وجوب است(ظاهر صیغه و اثبات این است)
تطابق ثبوت و اثبات و غیر این دلیل می خواهد مثلا برای آمادگی یا قرار دادن هدف در یک دستور.
و این همان است که مشهور و مرتکز نزد اصولی ها است.
لکن در قضایای قانونیه آیا وضعیت همین است؟ اشاره به مبنای انحلال و عدم آن. با امکان هر دو و با قول به تفاوت یا وجود شبهه باید دید اصل اولی کدام است.
چه چیزی داخل در محل نزاع است؟
1. مقدمات وجودیه در واجب مشروط مثل واجب مطلق داخل است.
2. مقدمه وجوبیه داخل نیست.
3. راجع به معرفت و کسب علم
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 82
کلام شیخ انصاری در تعریف واجب مطلق و مشروط و احساس تهافت صدر آن با ذیلش! احساس این اشکال در کلام محقق خراسانی نیز از جهت قبول یا ردّ تمسک به اطلاق در معانی حرفیه و هیأت
ثمرهای که گاه بین رجوع قید به هیأت و ماده گفته شده: لزوم تحصیل مقدمات قبل از وقت انجام عمل بنا بر رجوع قید به ماده است و عدم لزوم تحصیل مقدمات بنا بر رجوع به هیأت است.
لکن این ثمره مخدوش است و بنا بر رجوع قید به ماده نیز می توان عدم لزوم تحصیل را تصور کرد.
این بحث در آینده می آید.
یک تذکر: شرط غیر واجب التحصیل داخل در محل نزاع نیست.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 81
تعریف واجب مطلق و مشروط بر اساس کفایة الاصول
مشروط بودن نفس وجوب - نتیجه ظاهر خطاب - نظریه یا فرضیه رقیب
مشروط بودن واجب و مطلق بودن و فعلی بودن وجوب
( قید هیات نه ماده - یا قید ماده نه هیات)
نسبت به شیخ انصاری - مخالفت محقق نایینی با این نسبت.
قید ماده: 1. مقرّب یا دلیل آن 2. مبعّد آن، ظاهر خطاب
بر مبنای وضع عام و موضوع له و مستعمل فیه عام مشکلی نیست.
خصوصیت از قبل استعمال - پاسخ های دیگر - تهافت در کلام محقق خراسانی
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 80
تصریفاتی برای واجب مطلق و مشروط ارائه شده است.
تعریفات لفظیه و شرح الاسم است.
بررسی کلام خراسانی تعریف اشیاء ممکن نیست. لکن نباید راه تفریط طی کرد لزوم دقت در تعاریف نهادهای حقوقی و مالی - عناصر شماری راه صحیح علمی است.
تفاوت شرح الاسم با تعریف لفظی - اولی در وقت سوال از ماهیت است ولی دومی در تفسیر لغوی است.
اصطلاح جدیدی از دانشیان اصول در مورد این دو واژه نیست.
وصف اضافی و نسبی است.