header

قاعده لاضرر و استصحاب (93-94) - جلسه 104

بیان کلام محقق نایینی بر اعتبار استصحاب در حکم و ضعی و تکلیف غیر الزامی

خارج فقه القضاء (1401-1402) - جلسه 57

خارج فقه القضاء (1401-1402)

در کلام اصحاب و لغت به امری واضح نسبت به مفهوم رشوه نمی‌رسیم. باید به قدر متیقن اخذ کرد.
قدر متیقن این است: ما یعطیها الشخص الآخر للوصلة الی حاجته فی موضع عدم وجه للاعطاء و الاستحقاق.
پس رشوه به باب قضا منحصر نیست.
ادامه گفتگو از مفهوم شناسی رشوه اما از لغت؛ ابن سیده: الجعل، ابن اثیر:الوصلة الی الحاجة بالمصانعة. ما یعطی توصلاً الی اخذ حق او دفع ظلم فغیر داخل فیه - اختلاف بسیار بین تفسیرش به مطلق جعل و آن چه برخی فقهاء می‌گویند اشراب قصد باطل و خلاف حق در رشوه.
مجمع البحرین:عمده استعمال رشوه در ما یتوصل به الی ابطال حق او تمشیة باطل.
مصباح المنیر:ما یعطیه للحاکم و غیره لیحکم له او یحمله علی ما یرید. قاموس: الجعل
اما از فقه: در فقه تضییقات شروع می‌شود.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 31

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

اشکالات تقلید از لجنه و شورای تقلید:
1. اشکال اول: الف: اگر رأی صادر مطابق رأی همگان باشد، متابعت صحیح است لکن به اعتبار وجود رأی اعلم در بین آرا است. بنابراین شورا موضوعیت ندارد البته در این صورت شناخت اعلم و شورا نیست و وصف به حال متعلق است.
البته اگر اعلمیت را شرط ندانیم یا همگان در حدّ مساوی باشند تقلید از شورا معنا پیدا می‌کند حقیقتاً.
ب. اگر معیار اکثریت باشد و اعلم داخل در اکثریت باشد تقلید از شورا هست لکن اشکال قبل در این جا نیز وارد است.
نقد بر اطلاق کلام محقق حکیم.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 81

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

ما یظهر عند نهایة الشوط - رأی اول مطبوع و قابل قبول است در برخی موارد نه همه موارد.آن جا که معنا واقعاً واحد است حقیقی است و داعی امری خارج از معنا است و معنای حقیقی را می‌توان اراده کرد.
اما در برخی موارد مثل استعمال صیغه در تعجیز و تهدید پیاده نمی‌شود به این که گفته شود صیغه در این موارد «لانشاء الطلب حقیقة» هست لکن به داعی کذا اصلاً انشاء طلب نیست بلکه ظاهر صیغه اظهار طلب است لکن طلبی در کار نیست.
پس در این موارد نظر دوم صحیح باشد هر چند نظر سوم مطلاقا قابل قبول نیست.فتأمل.
1-2-2. مفاد صیغه: ان الصیغة حقیقیة فی الوجوب - اقوال - لایبعد کونها حقیقیة فی الوجوب به دلیل: 1. تبادر