مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 83
امضای مسبب یستلزم امضای سبب را اگر سبب واحد یا متعدد لکن علی حد سواء باشد، لکن اگر متعدد و قدر متیقن داشته باشد محذور لغویت پیش نمیآید و امضای مسبب امضای سبب نیست.
آن چه به محقق نایینی نسبت داده شده و بر اساس آن بر وی اشکال شده قابل قبول نیست.کلام محقق نایینی این است: معنای حلیت بیع: حلیت ایجاد آن است و هر چه عرفا مصداق ایجاد بیع باشد مشمول دلیل حلیت بیع است. منشآت دو اعتبار دارند:
1. حیثیت ذاتی یعنی بدون انتساب آن به منشِیء
2. حیث اعتبار به فاعل (اسم مصدری و مصدر).
در مثل بعت و اضرب این لفظ موجد ملکیت یا طلب نیست
بلکه اراده و انشاء موجِد استو نسبت صیغ معاملات به معاملات نسبت سبب و مسبب نیست که دو وجود باشد بلکه نسبت آلت و ذوالآلة است که یک وجود است.
خارج فقه سیاسی (1402-1403) - جلسه 1
خلاصه ای از مباحث سال های گذشته در غالب هفت مساله
مساله هشتم
اختیارات حاکم از جهت جعل احکام وضعی
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 30
گونههای فتوای شورایی:
1و2. مشورت صورت گیرد و رأی خارج رأی رئیس گروه باشد. یا هر کسی رأی خود را پس از مشورت جداگانه بدهد(مشورت موضوعیت ندارد) حکم این دو صورت واضح است.
3. مشورت صورت بگیرد و رأی صادر رأی همگان یا اکثریت باشد(شخصیت حقوقی).
برای اعتبار این لجنه و کفایت وجه وجیه است. محقق حکیم: در فرض تعدد فقیه و اتفاق همه لا دلیل علی تعیین واحد معین منهم. میشود تقلید از همه کرد؛ زیرا ادله حجیت فتوا بنحو صرف الوجود است که صادق بر کثیر و قلیل است.
مثل اقامه خبر متعدد بر موضوع واحد که هم همه حجت است و هم بعض، در این جا نیز چنین است.
فرض ما شبیه فرض محقق حکیم است.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 101
درس اخلاق: آیات تخویف مشیر به تسویل و تزیین شیطان قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالاً(103-104 سوره مبارکه کهف)
و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض.. الا انهم هم المفسدون و لکن لایشعرون(11 - 12 سوره مبارکه بقره)
حدود 20 مرتبه در قرآن از تزیین شیطان اعمال بد را نزد صاحبان عمل صحبت شده است.از اسباب گناه مثل غیبت: حسادت و تسویل شیطان است. سَری سَقَطی از یک الحمدلله سال ها استغفار میکند!
حمل چهار طرفه شیطان به انسان (17 سوره مبارکه اعراف)
احساس کاذب وظیفه شرعی - لزوم محاسبه،ارزیابی و تفکر
مساله 17 : تعریف اعلم - صاحب عروة ابتداء اعلم را تعریف میکند و در نهایت به «اجود استنباطاً» بر میگردد.