header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 111

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

اقتراح نسبت به مساله 18:
المتعین عدم صحة تقلید غیر الاعلم و فی افتراض توافق فتواه فتوی الاعلم لا معنی للتقلید منه الّا علی بعض المبانی فی معنی التقلید. و علی فرض امکان تصور صحیح لتقلید غیر الاعلم حینئذ فعمله لغو و لایضرّ بصحة عمله.
اشکال قیاس مورد به موردی که در مساله دو روایت یا دو دلیل متوافق وجود دارد،یکی معتبر است و دیگری ضعیف. آیا فقیه یا قاضی می‌تواند به دلیل و روایت ضعیف استناد کند؟
یا بکوید در این جا استناد معنا ندارد؟ یا لازم است به دلیل معتبر استناد کند و غیر معتبر را کنار بگذارد.جواب این شبهه.
مساله 19: لایجوز تقلید غیر المجتهد و ان کان من اهل العلم کما انه یجب علی غیر المجتهد التقلید و ان کان من اهل العلم.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 37

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

منزلت بحث از اجزاء و تعیین نوع گفتگو از آن - نگاه و گفتمان فقیه تأثیر در بحث اجزاء و نتیجه آن دارد.
تاریخ بحث از قدماء تا زمان شیخ انصاری که بر اجزاء بوده است. برخی آن را محال دانسته‌اند.
منسوب به شهید اول: قول به اجزاء مستلزم تصویب باطل است. کلام سید مرتضی و شیخ طوسی در این باره
نوع آن لفظی است یا عقلی برخی بر عقلی بودن آن اصرار دارند.
نقد استاد محترم: بر عقلی انگاری بحث البته در نبود قرینه است لکن عقلی محض نیست بلکه می‌تواند لفظی و عقلی باشد. باید به خاستگاه نزاع توجه شود.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 39

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

راجع به استصحاب وجوب که مرحوم آخوند فرمود: چرا استصحاب موضوع(عالمیت) نشود؟ راجع به برائت چرا احتیاط نشود؟
نسبت به استصحاب موضوع: 1. قدیقال لایجری چون استصحاب در شبهات مفهومیه جاری نیست.
2. ردّ این قول: آقای آخوند قائل به جریان مطلق استصحاب است اگر ارکان آن مجتمع باشد و در این جا مجتمع است.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 58

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

اقتراح سوم نسبت به ابتلای فقیه به مرگ مغزی،کما و بیهوشی: این موارد با حیات دوباره، تقلید از او بلا اشکال خواهد بود.
مساله11: عدول از حی به حی جایز نیست الّا اذا کان الثانی اعلم - تتمیم مباحث مساله در مسائل 12 و 13 و 34
در مساله 34 آمده: اذا قلّد من یقول بحرمة العدول حتی الی الاعلم ثم وجد اعلم من ذلک المجتهد فالاحوط العدول الی ذلک الاعلم و ان قال الاول بعدم جوازه.
قهراً مراد از استثنا احتیاط واجب بر رجوع به مجتهد دوم است.
جمله: الّا اذا کان الثانی اعلم استثنا از عدم جواز وضعی و تکلیفی است.وجه عدم جواز وضعی معلوم است لکن وجه عدم جواز تکلیفی -جز به قصد تشریع و استناد- واضح نیست.
بحث مرحوم سید فقط ناظر به تقلید معمولی و متعارف است نه زعامت - تعلیقات بر مساله از سوی معاصران