header

فقه پزشکی با محوریت پرونده های قضایی (1400-1401) - جلسه

مصداق شناسی ولی برای اذن در معالجه مریض و برای اخذ برائت و تبیین جایگاه ولی عرفی
آیا غیر از ولی خاص شرعی و ولی عام شرعی (حاکم شرع) ولی عرفی نیز داریم که مورد تایید شارع باشد؟
آیا همراه مریض ولی او به حساب می آید؟ آنگونه که امروزه در جمهوری اسلامی اجرا میشود.
آیا اذن صغیر ممیز اعتبار دارد؟
تبصره 2 ماده 495 از قانون مجازات اسلامی

فقه پزشکی با محوریت پرونده های قضایی (1400-1401) - جلسه

گفتگو از شک در استناد آسیب به پزشک
صاحب جواهر : اگر کسی صرفا دارو را برای مریض توصیف کند، یا بگوید به گمان من این دارو مناسب است و ... در اینجا طبیب ضامن خسارت ناشی از استعمال دارو نیست. به دلیل اصل و غیر اصل.
نقد این سخن
بدون شک معیار در ضمان، استناد است و سببیت و مباشرت، معیار نیست.
نسبت به توصیف دارو هم باید گفت گاه موجب استناد است و گاه نیست.
صورت دوم آنجا که اصل واقع معلوم نیست.
مثلا نمیدانیم مرگ مریض به خاطر جراحی پزشک بوده یا نه. در اینجاهم پزشک ضامن نیست.
استفاده صاجب جواهر از برخی روایات برای جواز مداوا با وجود گمان و احتمال و عدم اشتراط تخصص در مداوا.
نقد این سخن

فقه پزشکی با محوریت پرونده های قضایی (1400-1401) - جلسه

نظریه سوم
عدم ضمان پزشک در صورت اخذ برائت است.
مستند این نظر روایت سکونی است.
ادله ای که برای ضمان مطلق یا عدم ضمان مطلق آمده، قابل جواب است.
در جلسات گذشته نقد سایر ادله بیان شد.
اخذ برائت قبل از اشتغال ذمه هم اشکال ندارد
بعد از آنکه این روایت دلالت میکند
بنای عقلا بر آن است
و عموم المومنون علی شروطهم آن را میگیرد.
بنابر این نظریه صحیح نظریه تفصیل است.

فقه پزشکی با محوریت پرونده های قضایی (1400-1401) - جلسه

در صورت نبود اذن یا تقصیر (و قصور) ضمان هست :
للاجمع
لوجود المقتضی و هو اطلاق دلیل الضمان و عدم المانع
لمعتبرة السکونی
با وجود اذن و نبود تقصیر سه نظر هست :
1. ضمان نیست مطلقا / للاصل / الضمان یسقط بالاذن / فعل جایز لا یستعقب ضمانا / قاعده احسان
2. ضمان هست مطلقا حتی با برائت گرفتن. چون برائت فایده ندارد.
3. ضمان هست مگر با برائت لروایة السکونی / اذن برای علاج است نه اتلاف / فعل جایز منافی ضمان نیست / قاعده احسان هم مورد ندارد چون پول میگیرد و واقع احسان نیست.