header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

نقد رفتار محقق خراسانی در تعبیر از عنوان بحث
1. بحث منحصر در اطلاق صیغه نیست بلکه اطلاق مقامی - ادله خارجیه - اصول عقلی و عقلایی و اصل عملی نیز اقتضاء اتی دارند.
البته محقق خراسانی از اقتضای اطلاق مقامی و اصل صحبت کرده ولی اقتضای ادله خارجیه را رها کرده است.
2. اطلاق ماده اقتضا دارد نه اطلاق صیغه. کلام محقق اصفهانی وجوب و غرض از آن واحد است ولی اقتضای ماده صیغه متفاوت است.
در تعریف توصلی و تعبدی
1. ما یحصل الغرض منه بمجرد حصول واجب بر خلاف تعبدی که لایحصل مگر متقرباً الی الله.
2. توصلی یحصل به فعل غیر ولی تعبدی منه
3. توصلی یحصل به حصّه صادره اضطراراً و الجاءً ولی تعبدی باید از روی طوع و طیب باشد.
4. توصلی در ضمن فرد محرم هم می‌آید لکن...
5. در توصلی وجه مصلحت معلوم است در تعبدی نه

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

توقف البحث علی قبول تقسیم الواجب الی التعبدی و التوصلی - محقق ایروانی و انکار واجب توصلی با اشاره به قول خدواند تعالی - تصور توصلی در اوامر عرفیه - پس بحث از اقتضای دلیل چیست؟ موضوع ندارد.
توجیه اوامری که توصلی قلمداد شده است.
مطلوب در توصلیات: فعل حاصل بداعی امر است و بدون آن متصف به مطلوبیت نمی‌شود و مصداق واجب نیست.
هر چند فعل اختیاری خودش یا دیگری باشد.
ولی مسقِط هست چون موضوع را از بین می‌برد مثال به غَسل با وقوع در دریا یا میت در زمین...
اقول: نزاع کلاً یا جُلّاً به تحلیل در تفسیر توصلی بر می‌گردد یا به برخی مبانی دیگر. مثل اضافه کردن حُسن فاعلی یا حذف آن که در صورت اول همه واجبات تعبدی می‌شود!

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

اطلاق الصیغة و اقتضاء کون الوجوب توصلیاً؟
اهمیت و ثمره بحث - ثمرات جانبی بحث مثل بیان نسبت اطلاق و تقیید - حد اعتبار و تکوین - لزوم مباشرت در انجام فعل
توقف بحث بر قبول تقسیم واجب به تعبدی و توصلی

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

آیا جمله خبریه در دلالت بر وجوب آکد است نسبت به جمله های انشاییه؟ - بیان محقق خراسانی در وجه آکد بودن - نقد بیان محقق خراسانی و قول به تفصیل در مساله - عدم تلاؤم در کلمات محقق خراسانی در مساله.
مبحث چهارم از فصل دوم از مقصد اول کفایه:
وضعیت صیغه در دلالت بر وجوب بنا بر این که حقیقت در وجوب نباشد؛ 1. غلبه استعمال 2. غلبه وجود 3. اکملیت،اکملیت باعث ظهور نیست.
ظهور با انس لفظ به معنا می‌آید.
4. از طریق مقدمات حکمت می‌توان قائل به حمل بر وجوب شد.