مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه
محقق خویی کبرای کلی در کلام محقق اصفهانی را میپذیرد لکن در تطبیق بر مورد اشکال دارد.
زیرا بحث در وجوب شرعی مقدمه است نه لابدیت عقلی و کلام اصفهانی در فرض دوم میآید نه اول.
کلامی با این دو محقق:
1. در احکام شرعیه حیثیات تعلیقی اگر واقعا تعلیلی باشد چرا به تقییدی بر نگردد؛ خود محقق خویی نیز دارند.
2. اگر مستند حکمی عقل است قهرا حکم در سعه و ضیقش تابع عقل است.
مانند خیار غبن و ضرر
3. نفس توصل اسم مصدری است قهرا موضوع حکم واقع نمیشود.
تنبیه هامّ: اصل مساله مهم است ...
مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه
روایت صفوان جمال و استفاده مورد نظر آن و روایت بای جماعت
مشکل این دو روایت و توجیه آن. فتأمل
نقد کلام تهذیب الاصول و کفایة الاصول در الزام به ارجاع ثواب ها به ذی المقدمه
خلاصه: اعطاء ثواب به اتیان غیریات مشکل ندارد بدون ارجاع آن به ذی المقدمه
مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه
بررسی ادله قائلان به استحقاق و عدم در واجب غیری
1. برخی از ادله صرف ذوق و استحسان است مانند بیان محقق خراسانی.
کلام محقق اصفهانی در برهانی کردن دلیل مرحوم آخوند.
وجوب غیری معلولی است - هرچه دارد تبعی است و قهری و این که مورد توجه نیست و در مقربیت استقلال ندارد.
آثار عقلی آن نیز همین طور است بنابراین استقلال در استحقاق محال است و الّا خلف پیش میآید.
اقول: شبه برهان است نه برهان ولی برای ردّ کلمات محقق ایروانی و امثال ایشان مناسب است.
2. برخی ادعای های اتفاق وجود دارد که ممنوع صغرویا یا کبرویا
راه حل مشکل:
1. تعبدی در کار نیست حتی اگر به نقل رجوع کنیم وجه آن معلوم است.
2. محیط عقل و عقلا
در محیط عقل چه میگذرد؟
مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه
طرق دیگر غیر از طریق صاحب فصول برای حل معضل
1. طرح وجوب نفسی تهیّئی - وجوب للغیر در مقابل وجوب بالغیر. نقد: یقال که این نظر دلیل ندارد مگر به وجهی که میآید توجیه شود.
2. انکار وجوب شرعی و اکتفا به ادراک عقل که تعجیز مولی از تکلیف ش قبیح است با وجود مقتضی برای آن.
این راه در مقابل راه قبل مطرح شده است.
اشکال برخی بر بیان محقق خویی. فتامل که اشکال وارد نیست.
پس حل عویصه غیر از راه صاحب فصول:
الف. وجوب تهیئی
ب. ارشادی عقلی: شرعی و غیر شرعی
آیا وجوب شرعی از طریق وجوب ارشادی عقلی در میآید؟
محقق نایینی معتقد است در میآید و محقق خویی ظاهر کلامش این است که در نمیآید.
محقق نایینی از طریق وجوب قهری قائل است که در میآید، لکن وجوب قهری اساس اختلاف نیست. ما قائل هستیم که در میآید.