header

تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - جلسه

اطلاقات واژه «الله» - سه اطلاق در این واژه:
1. بر ذات مستجمع صفات کمال و جلال - عَلَم - و الف و لام جزء کلمه است.
2. بر ذات با اعتبار ظهور و تجلّی مطلق - که ظهور و تجلّی در ذات موضوع له داخل است.
3. بر ذات باعتبار ظهور و تجلّی خاص - فیض مقدس.
(بهتر است به 2 اطلاق برگردد و جدا کردن اطلاق 2و3 از یکدیگر موجّه به نظر نمی‌رسد.)
شبهه فخر رازی و دیگران و پاسخ به آن
در اصل و نوع کلمه اختلاف است که به تفصیل در سلسبیل آمده است. بررسی واژه «الله» در روایات. در روایات بر صرف ذات به عنوان «علم» واژه «الله» اطلاق نشده است، بیشتر جنبه استیلاء بر خلق و معبود بودن الله در این واژه لحاظ شده است.
روایاتی مثل: سألته عن معنی الله؟ قال: استولی علی ما دقّ و جلّ «؟» لکنی ارجع الی معنی هو خالق الاشیاء و صانعها «؟» هو الذی یتألّه عند الحوائج و الشدائد کل مخلوق.

تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - جلسه

در خصوص اسم در باسم الله - رصد کاربست های اسم در قرآن.
1. در اوائل سوره ها برای تبرک بدانیم: اسم در معنای خود استعمال شده است -از سنخ لفظ است -اضافه اش به الله اضافه لامیه است -اسم غیر مسمّی است - در قرآن اسم به این معنا زیاد به کار رفته است مثل آیات 4 مائده و 118و119و121 انعام،25 انعام،8 مزمل و...
2. برای تبرک ندانیم یا تبرک و غیر تبرک و باء را برای سببیت(با نظام علی و معلولی یا تجلّی) و متعلق به افعال عموم یا فعل مناسب می‌توان گفت: اسم همان تجلی و ظهور و سببیت حق تعالی است.اسم در این معنا به خداوند نسبت داده می‌شود اما غیر او است.
وجه اطلاق هم معلوم است چون اسم نشانه است. به قول امام علیه السلام "صفة لموصوف"
در قرآن اسم به این معنا زیاد آمده است مثل 78الرحمن و 24 حشر و...
3. اسم بر اشیاء نه تجلی اشیاء در سوره بقره31 و...
استعمالات واژه "الله" -معنای مشهور آن

تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - جلسه

اطلاق واژه "اسم" در قرون اولیه اسلام بر غیر آن چه در لغت و عرف رایج بوده است.
امام رضا علیه السلام:(صفة لموصوف)
کلام مرحوم طباطبایی: اسم دو اطلاق دارد:
1. اسم دال بر مسمّا 2. بر ذات مأخوذ به وصفی از اوصاف
اولی اسم الاسم است و دومی مسمّا برای آن است.
(توجیه اسم عین مسمّا است)
همچنین گفته شده: اسم دو اطلاق دارد:
1. اسم بر ذات حق با فرض تجلی و ظهور مطلق
2. اسم بر غیر ذات حق- ذواتی که ظهورات متعین حق می‌باشند.

تفسیر قرآن کریم(1401-1402) - جلسه

اسم در لغت و عرف به معنای لفظ موضوع برای مسمّی است و از این جهت ابهام ندارد. اما در ترکیب(بسم الله) ابهام دارد و حداقل سه نظر در آن هست:1. زاید است 2. به معنای مصدر مزید فیه یعنی"تسمیه" است 3. به معنای ذات و مسمّی است.
نقد نظر اول:حمل برزاید اگر اصل آن را نسبت به قرآن بپذیریم نیازمند دلیل است و چنین دلیلی در اینجا وجود ندارد.
چرا توهم زیادت اسم شده است؟چون قایل فکر کرده اسم منشأ اثر نیست و نمی‌تواند مورد حمد و تسبیح واقع شود ولذا در آیاتی مثل سبّح اسم ربک الاعلی و فسبح باسم ربک العظیم هم باید قایل به زیادت اسم باشد!
نظر دوم:نیز دلیل می‌طلبد! شاید طرف مثل ابدأ در تقدیر یا نیت گرفته و مناسب دیده که اسم به معنای تسمیه باشد.
نظر سوم:باید دید منظور قائلان چیست؟ برخی با توجه به ظاهر این نظر، این نظر را نقد کرده‌اند. نقودی را شیخ طوسی بر این نظر وارد کرده است.(تفسیر تبیان 26/1)
داوری: به نظر می‌رسد نباید این نظر را آن قدر سخیف دانست که شیخ طوسی فرض کرده است!یا برخی دیگر.
(تفسیر القرآن الکریم75/1 و المنار 40/1)
نقل روایتی در این باره/کلام المیزان درباره اسم/دو اطلاق برای اسم.