header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

ادامه اشکال بر بیانات محقق خویی در مساله
2. معیار احتمال اصابت بیشتر به واقع است نه تخطئه یا عدم تخطئه دیگران.
لازمه این وجه این است که اگر خودش کار کند و احتمال دهد کار دیگری دقیق تر است باید کار دیگری را بپذیرد یا لااقل جایز است.چون نه تقلید موضوعیت دارد نه اجتهاد.
3. مناقشه بر فرقی که گذاشته شد بین صاحب ملکه با کسی که صاحب ملکه نیست لکن اگر کار کند مجتهد می‌شود...
4. سیره توسط محقق خویی صحیح تحلیل و برداشت نشده است بلکه عقلا صاحب ملکه را مختار می‌گذارند.
5. صاحب ملکه اگر از اعلم متابعت کند مؤمّن دارد تقلید و اجتهاد هیچ کدام موضوعیت ندارد. کشف واقع و حجت اثر دارد.
احتمال جواز تقلید از دیگری حتی در مساله ای که خود کار کرده است.
اقتراح و تفاوت ها با متن عروه

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

درس اخلاق: امام باقر علیه السلام: لما حضر علی بن الحسین الوفاة ضمّنی الی صدره و قال یا بنی اوصیک بما اوصانی به ابی حین حضرته الوفاة ومما ذکر ان اباه اوصاه به قال: یا بنی ایاک و ظلم من لایجد علیک ناصراً.
تعطیلی تابستان - خدمت به خود، دین و خلق
نقد کلام شیخ و محقق خویی در اثبات حرمت تقلید بر صاحب ملکه استنباط و لزوم تصدی استنباط
1. الزام همگان به تصدی اجتهاد بالفعل مبرِّر ندارد!
با توجه به این که غرض شارع به وجه اکمل با غیر این الزام نیز حاصل می‌شود - آثار اجتماعی این الزام حتی در سامان دهی حوزه ها زیاد است.
لایقال: این وجه استحسان محض است؟! قلت: این نگاه تأثیری روی برداشت از ادله می‌گذارد. برخی وجوه خود دلیل مستقل نیست لکن کارایی ابزاری دارد.
2. گاه به کار غیر اطمینان بیشتری است تا کار خود؟

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

بیان محقق خویی در اثبات عدم جواز تقلید بر صاحب ملکه استنباط و لزوم اجتهاد برای خودش:
احکام واقعیه بر صاحب ملکه منجز است به علم اجمالی یا قیام امارات و او می‌تواند این طرق را پیدا کند از غیر راه تقلید و با تقلید جزم پیدا نمی‌کند و احتمال عدم حجیت فتوای غیر را در حق خود می‌دهد.ایمن از عقاب نیست در حالی که عقل حک به تحصیل مومّن می‌کند. با شک در حجیت قطع به عدم حجیت می‌آید.
ان قلت: پس بگویید: کسی که صاحب ملکه هم نیست برود تحصیل ملکه کند.
قلت: فرق در این است که این فرد الان متمکن از تحصیل علم تعبدی نیست و الان احتمال حرمت تقلید در حق او نمی‌رود؟
زیرا اجتهاد واجب کفایی است مطابق آیه نفر ولی صاحب ملکه احتمال وجوب اجتهاد-به وجوب تعیینی- در حقش هست. حرمت تقلید هم هست و احتمال انصراف ادله جواز تقلید هم در حق او هست.
و فاسئلوا اهل الذکر اختصاص به کسی دارد که اهل الذکر نیست و لو بالقوه. سیره در رجوع جاهل به عالم در جاهلی که متمکن از تحصیل هم است نیست.
ان قلت: صاحب ملکه بالاخره الان عالم نیست.
قلت: این حرف قابل تفوه نیست... .

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

از فروع مناسب ذکر: 1. جواز تقلید مجتهد، آیا مجتهد می‌تواند تقلید کند و خود متصدی استنباط نشود هر چند قادر بر استنباط فعلی باشد؟ محقق خویی: جایز نیست زیرا ادله تقلید شامل او نمی‌شود خواه مجتهد بالفعل باشد حتی در مساله مورد نظر یا به ملکه اجتهاد رسیده باشد! بلکه باید به استنباط بپردازد.
2. تقلید در مسائل اصول دین - و شخص مرجِع در اصول دین اگر تقلید جایز باشد کیست؟
تحقیق در مساله: فقره اول از مساله 19 (تقلید از غیر مجتهد) مستند است به 1. غیر مجتهد عالم، فقیه، اهل ذکر و ناظر در حلال و حرام به حساب نمی‌آید 2. اجماع 3. عدم الدلیل 4. اولویت نسبت به عدم جواز تقلید از اعلم
فقره دوم از مساله 19:(غیر مجتهد باید تقلید کند) قبلاً سند آن ذکر شد.
البته احتیاط هم می‌تواند داشته باشد یا خود را به اجتهاد برساند.
نسبت به لزوم تصدی استنباط دو نظر وجود دارد: لازم نیست؛ زیرا جاهل است و... 2. لازم است.