header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

پرهیز از افراط و تفریط - نه تعصب کور و مفرط و مضّر نه جوزدگی و مدزدگی تفاوت فکر ما با دو جریان رقیب در ساحت های مختلف مثل استفاده از عقل، عدالت، مقاصد، کارشناسی، حوزه های اطلاعات فقیه و...
اقتراح نسبت به مساله 17: المراد من الاعلم من یکون اجود استنباطاً و هو یختلف باختلاف الحالات و الاسباب و الابواب. و المرجع فی تعیینه اهل الخبرة و الاطلاع او الاستنباط المحیط بجوانب المسالة.
مساله 18: الاحوط عدم تقلید المفضول حتی فی المسالة التی توافق فتواه فتوی الافضل.
1. نراد از افضل و مفضول از جهت علمی است.
2. احوط گفتن سید در این جا به دلیل این است که در تقلید از اعلم احتیاط واجب می‌کند.
3. نسبت به تقلید اعلم با توافق دو فتوا یا شک در اختلاف (و لو علم به توافق نیست) اختلاف است. برخی تقلید از اعلم را در این صورت لازم نمی‌دانند.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

توصیه به امر بین الامرین و تحفظ بر انضباط فارغ از مدزدگی، جوزدگی و تعصب کور.
وقوف بر مقاصد شارع و نگاه وی در استنباط برخی احکام - فهم شریعت در نظام حلقوی و هرمی - روش شناسی و داشتن روش صحیح مثل فقه کشف و فقه عذر - گفتمان فقیه که ربطی به اسناد شرعی ندارد نهایت این که به برداشت او برمی‌گردد.
اختلاف در تفسیر تقلید - عناصر اعلمیت در ابواب مختلف، اختلاف دارد - استفاده از تحقیقات نسل بعد - رعایت شرایط ورود به موضوع شناسی
تحقیق در مساله دوم با توجه به فرض عطف مغایر بر مغایر - اقتراح

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

1. مساله تعبدی نیست 2. لفظ اعلم اگر در نص هم به مناسبت آمده موضوعیت ندارد گرچه اگر موضوعیت هم داشت، چیزی عوض نمی‌شد.
3. آن چه گذشتگان گفته‌اند در تعلیق بر عروة همه قابل قبول است هر چند برخی از عناصر به دلیل اختلاف روش ها قابل تغییر (چاق شدن یا لاغر شدن) است مثل آشنایی با رجال و اقوال فقهای عامه امّا:
مقدمات اجتهاد هر چه هست باید در تحقق اعلم دیده شود مثل اطلاع بر تاریخ - شأن نزول ها و صدورها - فلسفه های مضاف مثل فلسفه فقه و لغت - انس با محاورات ائمه علیهم السلام نظیر حدیث داود بن فرقد - تصویری روشن از کلیت دین داشتن - آگاهی به روش های اجتهاد و انتخاب آگاهانه

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

نسبت به فقره دوم چند تعلیقه هست(ضمن این که اکثر قریب به اتفاق مثل سیدین علمین مطلب سید را تماما پذیرفته‌اند!)
1. و لایجوز الرجوع فی تعیین الاعلم الی من لا خبرة له بذلک
این تعلیقه، در واقع تعلیقه نیست توضیح واضح است!
2. یمکن ان یکون المرجع: العارف بالقواعد قریباً من الاجتهاد و ان لم تکن له ملکة الاستنباط - این تعلیقه وقتی تعلیقه است که «والاستنباط» عطف تفسیری «اهل الخبرة» باشد و الّا اگر عطف تفسیری نباشد.
توضیح است نه اشکال بر متن سید!
3. برخی گفته‌اند «لاینحصر فی ذلک» لکن نهاد دیگری هم معرفی نکرده‌اند!
تحقیق نسبت به فقره اول:
1. مساله تعبدی نیست! نه در تعریف نه در تعیین نهاد در ابزار نهاد و نه در...
البته نمی‌گوییم: مفهوم الاعلم من الواضحات التی لا تحتاج الی تفسیر(آقا تقی قمی)
چون منظور تعریف لغوی اعلم نیست مسلّم چیزی فراتر از این، در این جا مطمح نظر است
2. تصویر اعلم را می‌توان به تصویر اعلم در سایر صناعات تشبیه کرد پس این که گفته شده: لا یقاس بالصناعات (محمود شاهرودی) علی الاطلاق قابل قبول نیست!
3. واژه اعلم یک واژه تعلیمی است و در هیچ دلیل شرعی نیامده و اگر هم آمده باشد واژه موضوعیت ندارد؛ نتیجه این نگاه این است که بسیاری (اگر همه نباشد) از این تعاریف بازی با الفاظ است. مثلا اگر به جای اعلم اجود استنباطاً بود هیچ تغییری در مساله ایجاد نمی‌شد!