header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

مقارنه مساله 20 با مساله 23 که از تعریف عدالت - راه معرفت و راه اثبات آن می‌گوید. راه معرفت را حسن ظاهر کاشف علمی یا ظنی می‌داند و راه اثبات را شهادت عدلین و شیاع می‌داند.
مساله 36: طرق علم به فتوای مجتهد در این جا اخبار عدل واحد مطرح می‌شود بلکه شخص موثق اگر حرفش اطمینان آورد. از شیاع گفته نشده با این که شیاع هم وجه دارد.
مساله 44: عدالت به شهادت عدلین و معاشرت و اطمینان و شیاع مفید علم. تفاوت مساله با مساله 23.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

اقتراح نسبت به مساله الحاقی شماره 19
« لایلزم علی من فیه ملکة الاجتهاد الاجتهاد فعلیاً...»
مساله 20: یعرف اجتهاد مجتهد به:
1. علم وجدانی 2. شهادت عدلین اگر معارض با شهادت مخالف نباشد 3. شیاع مفید علم
توضیحات:
1. مراد از علم یقین است 2. مراد از عدلین دو مرد عادل است 3. تعارض عدل واحد لطمه نمی‌زند 4. منظور طرق کشف و علم به اجتهاد است نه تحقق آن.
بعض نقود بر صناعت سید.

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

ادامه اشکال بر بیانات محقق خویی در مساله
2. معیار احتمال اصابت بیشتر به واقع است نه تخطئه یا عدم تخطئه دیگران.
لازمه این وجه این است که اگر خودش کار کند و احتمال دهد کار دیگری دقیق تر است باید کار دیگری را بپذیرد یا لااقل جایز است.چون نه تقلید موضوعیت دارد نه اجتهاد.
3. مناقشه بر فرقی که گذاشته شد بین صاحب ملکه با کسی که صاحب ملکه نیست لکن اگر کار کند مجتهد می‌شود...
4. سیره توسط محقق خویی صحیح تحلیل و برداشت نشده است بلکه عقلا صاحب ملکه را مختار می‌گذارند.
5. صاحب ملکه اگر از اعلم متابعت کند مؤمّن دارد تقلید و اجتهاد هیچ کدام موضوعیت ندارد. کشف واقع و حجت اثر دارد.
احتمال جواز تقلید از دیگری حتی در مساله ای که خود کار کرده است.
اقتراح و تفاوت ها با متن عروه

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه

درس اخلاق: امام باقر علیه السلام: لما حضر علی بن الحسین الوفاة ضمّنی الی صدره و قال یا بنی اوصیک بما اوصانی به ابی حین حضرته الوفاة ومما ذکر ان اباه اوصاه به قال: یا بنی ایاک و ظلم من لایجد علیک ناصراً.
تعطیلی تابستان - خدمت به خود، دین و خلق
نقد کلام شیخ و محقق خویی در اثبات حرمت تقلید بر صاحب ملکه استنباط و لزوم تصدی استنباط
1. الزام همگان به تصدی اجتهاد بالفعل مبرِّر ندارد!
با توجه به این که غرض شارع به وجه اکمل با غیر این الزام نیز حاصل می‌شود - آثار اجتماعی این الزام حتی در سامان دهی حوزه ها زیاد است.
لایقال: این وجه استحسان محض است؟! قلت: این نگاه تأثیری روی برداشت از ادله می‌گذارد. برخی وجوه خود دلیل مستقل نیست لکن کارایی ابزاری دارد.
2. گاه به کار غیر اطمینان بیشتری است تا کار خود؟