فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه
اگر اختلاف اتجاهات نسبت به تقلید در لزوم یا عدم لزوم تقلید از اعلم اثر گذار نباشد لکن در تفسیر اعلم اثر گذار است.اگر تقلید موضوعیت داشته باشد،لزوم تقلید از اعلم- حتی در فرض عدم اختلاف اعلم با غیر اعلم- قابل توجیه است.
اگر تقلید طریقیت داشته باشد در فرض وفاق اعلم و غیر اعلم، لزوم تقلید از اعلم چه معنایی دارد؟!
ان قلت: مراد این است که اگر مقلّد بنابر تقلید دارد باید از اعلم تقلید کند!
قلت: این بنا چه اثری دارد؟! بله این که باید بنای کلی مقلّد بر تقلید از اعلم باشد حرفی است لکن این بنا غیر از لزوم تقلید از اعلم بر تکتک موارد است!
پیشنهاد: لیس تقلید الاعلم واجباً در مسائل اتفاقی - بله بنای کلی او باید بر تقلید از اعلم باشد در ابتلائات مجتهد وی اعلم باشد.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه
2. المساله بین کونها تقلیدیة و غیرها - بیان کونها غیر تقلیدی و بیان کونها تقلیدیه - بنابر وجه اول اختلاف آرای فقیهان دخالتی ندارد و طرح آن در متن عروة الوثقی توجیه ندارد بر خلاف وجه دوم.
3. وجوب تقلید اعلم در اصل مساله بنابر فرض تقلیدی بودن تا به سندی معتبر مستند باشد.مساله عقلی محض و مسلّم نیست و باید به اعلم رجوع شود.
4. آیا اختلاف اتجاه نسبت به مساله تقلید اثر در مساله دارد؛ اشاره به دو نگاه مطرح از قبل شد.
اختلاف نگاه از دو جهت:1. رجوع محض جاعل به عالم است یا در آن زعامت است 2. نوعی موضوعیت دارد یا طریق محض است.
ثمره موضوعیت داشتن و طریق بودن محض
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه
نقد منهجی: اشاره به روش مدرسهای با ویژگیهای آن و روش تجمیع ظنون با خواص آن - بررسی ادله هر کدام جداگانه و بررسی مجموعه ادله - تفسیر حرفی و لفظی با تفسیر به مفاد - نمونه آن رفتار محقق خویی با روایت بحار از کتاب اختصاص از نبی مکرم صلی الله علیه و آله و با روایت بحار از امام جواد علیه السلام است با این که مناقشه سندی بلاوجه و مضمون آن ها را باید به گونهای دیگر دید.
2. المسالة بین کونها تقلیدیه و غیرها؟ آیا مساله تقلید از اعلم تقلیدی است؟
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه
ادامه نقد برگفتهها
1. ارجاع ائمه علیهم السلام اصحاب را به یکدیگر یک نوع مدیریت صحنه بوده و ربطی به قصه اعلمیت ندارد.
2. در صحت تمسک به اطلاقات کتاب(و سنّتهای کلی) اختلاف است.عموم اصولیین قبول ندارند یا تفصیل میدهند. به نظر ما آیات نفر و سوال از اهل ذکر دلالتی بر اطلاق ندارد.
3. وقتی دلیلی شرعی مبّین قضیهای عقلی یا عقلایی است اطلاق و عدم اطلاق آن تابع ادراک عقل و حدود بنای عقلا است.