header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

اقوال در وضع مشتق - در مساله 2 قول بود و تفصیلات بعداً ظاهر شده است.
1. مرحوم آخوند و متاخرین اصحاب و اشاعره اخصی هستند.
2. متقدمین اصحاب و معتزله اعمی هستند.
مناقشه در نسبت این اقوال به صلحبان آن ها مهم این است که بدانیم در مساله 2 قول حضور دارد و برخی تفصیلات به دلیل اختلاف مشتقات در مبادی و غیر آن بوده است.
اسناد و آراء - رأی به اختصاص
1. تبادر خصوص متلبس 2. صحت سلب مشتق از منقضی عنه المبدأ مثل صحت سلب مشتق از متلبس در آینده 3. صدق ضدّ بر ذات با انقضا

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

چرا استصحاب عالمیت نشود؟ چون مسبب از شک در وضع مشتق است! در سبب در این صورت اصل نداریم یعنی مبتلا به معارض است به علاوه رابطه سببیت، سببیت تکوینی است نه شرعی. پس استصحاب عالمیت مانع ندارد مگر در بقای موضوع اشکال شود.
ادعاهای چهارگانه محقق خراسانی تمام است مگر نسبت به استصحاب.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

راجع به استصحاب وجوب که مرحوم آخوند فرمود: چرا استصحاب موضوع(عالمیت) نشود؟ راجع به برائت چرا احتیاط نشود؟
نسبت به استصحاب موضوع: 1. قدیقال لایجری چون استصحاب در شبهات مفهومیه جاری نیست.
2. ردّ این قول: آقای آخوند قائل به جریان مطلق استصحاب است اگر ارکان آن مجتمع باشد و در این جا مجتمع است.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه

چهار ادعا از محقق خراسانی در ارتباط با تاسیس اصل در مشتق
1. لا اصل فی المسالة یعول علیها عند الشک؛ مراد اصل عملی است و الّا اگر اصل لفظی بود این گونه رد نمی‌کرد. در اصول لفظی کار میدانی لازم است.
ان قلت: در آخر کلامش ناظر به اصل عملی است.
قلت: در هر دو قسمت ناظر به اصل عملی است.
2. دعوای دوم مورد نقض و ابرام واقع شده است. کلمات در این باره دیده شود.
3. اصل غلبه بنابر فرض تمامیت و عدم نباید در تاسیس اصل بیاید،باید در ادله طرفین ذکر شود.
4. نسبت به دعوای برائت و استصحاب گاه گفته می‌شود: در فرض اول استصحاب عالمیت را داریم. به علاوه جای احتیاط است نه برائت.و در فرض دوم استصحاب موضوع به جای استصحاب حکم؟