header

مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه

در پدیده های لازم مصلحت و مفسده جمع است مصلحت در فعل و مفسده در ترک یا مفسده در فعل و مصلحت در ترک ولی به طور طبیعی گاه مصلحت در فعل دیده می شود که اگر قانون گذار نیز آن را ببیند آن را واجب می کند و گاه مفسده در ترک دیده می شود که اگر قانون گذار آن را ببیند آن را تحریم می کند.
و گاه واقعا حالت تساوی طرفین دارد که بالطبع یکی را می گیرد و اصل قرار می دهد و دیگری را رها می کند یا بگو: تابع قرار می دهد هذا کله نسبت به واقع و ثبوت اما نسبت به اثبات باید دید در مثل تروک احرام یا تروک صیام با کدام ادبیات باید فقه را پایه ریزی کرد.
طبیعی است که دیدن لسان ادله بسیار تعیین کننده است.
و اگر دلیلی نبود بر پایه فوق باید گفتگو کرد.
گستره شریعت:
این بحث غیر از بحث قبل است(خلو یا عدم خلو واقع از حکم) آن جا اصلا مهم نیست لکن گستره شریعت متفاوت است.

مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه

محقق خویی در فقه: تعبیر به محرمات احرام دارد.
در اصول می فرماید: تروک واجباتی است که بر ذمه مکلف گذاشته شده است و وجه آن این که: نهی باید ناسی از قیام مفسده ای الزامی در فعل منهی عنه باشد و این جا چنین نیست بلکه ناشی از قیام مصلحت ملزمه در نفس این نهی است پس در حقیقت نهی ی نیست بلکه امر به ترک چند امر است.
اقول: اشکال نقضی بر این کلام و حلی.
نحوه امر و نهی شارع در ثبوت و کشف آن در اثبات:
1. ما اصل حکمت را در اوامر و نواهی شارع می پذیریم.
(رد امثال نظر ابن حزم و حداقل بخشی از اشاعره)
2. دلالت احکام بر مصالح و مفاسد پیشین - قبل از صدور امر و نهی- به نحو کشف انّی را نمی توان پذیرفت چون گاه مصلحت جعل امر یا نهی در جعل و درخواست امتثال از عبد است.( پس تکالیف امتنانیه محل بحث نیست طبیعتا نحوه جعل در دست قانون گذار است)
3. تبعیت احکام از مصالح و مفاسد پیشین به نحو کشف لمّی در مصالح و مفاسد حتمیه قابل قبول است لکن در غیر حتمیه دلیل ندارد مگر در جایی سندی اقامه شود.
4. جعل امر با وجود مصلحت و نهی با وجود مفسده

مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه

کل مسالک اقتضاء عقیم است به دلیل ابتناء بر اقتضاء در ضد عام یا نبود ملازمه عرفیه ای که ادعا شده است.
امر به تروک و اعدام مضافه؟
امر به عدم مطلق مورد انکار همه است. حمل محمولاتی بر عدم مضاف عرفیت دارد لکن حمل بر ترک و عدم مضاف عرفیت ندارد و موارد وارد شده-اگر باشد- باید تاویل رود به امر به امر وجودی یا نهی از فعل امر وجودی و عرف با این کار موافق است.
از امر به ترک و عدم مضاف در نصوص ادعا شده تروک احرام و صیام خبری نیست. روایات باب ...

مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه

امر به احد الضدین مستلزم نهی از نقیض آخر به لزوم بین اخص.
در ضدین بدون ثالث مستلزم نهی از ضد آخر به لزوم بین اعم
در ضدین با ثالث مستلزم نیست.
در متقابلین بتقابل عدم و ملکه مثل تکلم و سکوت مستلزم نهی به لزوم بین اخص چون هر یک بنفسه رافع دیگری است.
اقول: به قائلان اثبات مطلقا و تفصیل باید گفت: از محل بحث خارج شده اید.
پس مقدمه دوم ساقط - مسلک دوم ساقط - نتیجه اصلی هم معلوم نیست.
سایر مسالک مثل استلزام و دلالت التزامیه لفظیه نیز ساقط
نکته قابل بحث تقریبا استطرادی تعلق تکلیف به اعدام مضافه است
که عقلا قابلیت ندارد و عرفیت هم ندارد - حل مساله تروک در روزه و احرام