header

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

درس اخلاق: و لا تقف ما لیس لک به علم - ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا.
چرا جمعیتی با این جرأت پیدا می شود! فقط از ابلیس قدر قدرت بر می آید و بس.
بیان رأی مختار نسبت به اجزاء و عدم در اصول عملیه
1. لزوم ماهیت شناسی احکام ظاهری و امر رایج در میان عقلاء
2. ترکیز بر لسان ادله مبیّن اصول عملیه
شارع اعتباراتی را اعتبار کرده است که مکلف گاه به آن ها راه پیدا می کند و گاه راه پیدا نمی کند.
برای رفع تحیر اصولی را برای شاک جعل می کند اصول عملیه عذریه لا کشفیه طریقیه علمیه بنابراین اجزاء بیان زائد می خواهد.
اصل - ارتکاز و... موافق عدم اجزاء

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

ردّ نقد چهارم محقق نایینی بر محقق خراسانی
تفاوت لسان اصول با امارات - ردّ نقد پنجم محقق نایینی بر خراسانی از محقق اصفهانی: تفاوت بین باب صلاة و طهارت مغسول به طهارت ظاهریه - کلام تهذیب الاصول
اقول: کلام اصفهانی منقوض است به کسی که با آب ظاهر الطهارة وضو بگیرد یا غسل کند و نماز بخواند؟
مگر گفته شود در این جا دلیل خاص بر لزوم اعاده داریم!
اقول: آیا واقعا لسان ادله اصول عملیه توانایی اثبات حکم ظاهری دارد؟
اگر دارد ظاهری عذری است یا بیشتر.
انقلاب واقع بیانی بیشتر اقوی می‌خواهد. فهم عرفی نیز بیش از این نیست. لسان همه ادله را نیز باید دید.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

نقد سوم محقق نایینی بر کلام مرحوم آخوند: حکومت 2 قسم است: واقعی و ظاهری
آن چه اثر دارد حکومت واقعی است و آن چه در این جا هست حکومت ظاهری است که موجب تخصیص و تفسیر و تقیید نمی شود.
نقد چهارم: آن چه در اصول عملیه هست در امارات نیز هست بلکه اولی است.
نقد پنجم: اگر حکومت است باید همه آثار پیاده شود... و لایلتزم به احد
نقد نقد:
1. نقد اول محقق نایینی بر محقق خراسانی تمام نیست چون نسبت داده شده به ایشان تمام نیست.
2. ادعا این است که عرف در نسبت بین این دو دسته از دلیل چنین می فهمد.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

لزوم احاله به محیط عرف، عقلا و قانون در تفسیر جعل امارات و طرق و اصول. حتی مراجعه به ظواهر ابتدایی ادله کافی و تمام نیست. نقود محقق نایینی بر محقق خراسانی:
1. ضابطه حکومت - که مورد قبول مرحوم آخوند است - در نسبت بین ادله اصول و ادله مبین اجزا و شرائط نیست.
2. طبق تفسیر محقق آخوند باید قبل از تعمیم شرط حکم ظاهری وجود داشته باشد در حالی که حکم ظاهری با همین ادله می‌آید.
3. حکومت واقعی در این جا نیست. مستلزم اجزاء نیز نیست.
4. فرقی بین امارات و اصول نیست بلکه امارات اولویت برای اجزاء دارد.
5. لوازمی دارد ملتزم نمی شود