header

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

دخول یا عدم دخول مورد تقیه در بحث اجزاء با اتیان اضطراری
نقل و نقد کلام محقق خویی در این باره
وضعیت اصل عملی اگر نوبت به آن برسد که نمی‌رسد!
1. اصل برائت است چون شک در اصل تکلیف است. و علیه الخراسانی - النایینی - الاصفهانی و الاستاذ
2. اصل احتیاط است از باب دوران امر بین تعیین و تخییر و علیه العراقی
3. استصحاب حاکم بر برائت و علیه الحکیم و الایروانی
بیان محقق ایروانی برای استصحاب با بیان چند مقدمه
نقد کلام محقق ایروانی که استصحاب یقین سابق می خواهد و چنین یقینی وجود ندارد.
بیام محقق حکیم برای استصحاب اگر اضطرار از اول وقت نباشد با استصحاب تعلیقی و تنجیزی
نقد استصحاب تعلیقی و تنجیزی

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

تاکید بر اصالت روش واگذاری به عرف - با این که قواعد اصولی از عرف مایه می‌گیرد گاه اطلاق آن ها از فهم عرفی فاصله می‌گیرد.
مواظبت مجتهد در این باره - مگر عرف عام را در مدیریت ادله مرجع ندانیم یا عرف توجیه شده را مطرح کنیم که همین گزینه صحیح است.
ادامه کلام محقق عراقی: نسبت به لزوم حفظ قدرت بر انجام مبدل دلیل مبدل دلالت دارد اما نسبت به عدم اجزاء مطلقا دلالت ندارد لذا قائل به اجزاء مطلقا می‌شود.
تفاوت بحث اصولی و فقهی و لزوم ملاحظه ادله مانند روایت زراره عن احدهما علیهما السلام.
اگر مبادره ورزید و عذر برطرف نشد نمازش صحیح است.روایات باب تیمم چنین دلالتی دارد.
وضعیت تقیه - کلام محقق عراقی و محقق خویی و نقد آن - وضعیت اصل عملی اگر نوبت به شک رسید.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

تحقیق در مساله
1. جواز بدار و عدم 2. اجزاء مطلقا یا عدم اجزاء مطلقا یا نسبت به وقت نه خارج وقت
محورهای تحقیق:
1. رفتار عرفی با ادله در مقابل رفتار صناعت محور در مساله
توضیح: ملاحظه اضطراری بودن حکم - تکلیف مضطر بیش از مختار نیست - ملاحظه ذیل دو آیه تیمم در مقابل فرمایش محقق عراقی که ظهور دلیل مبدل بالوضع است و اطلاق دلیل بدل به مقدمات حکمت است.
تقدّم ترکیز به نحو اول بر دوم - کلام محقق عراقی نسبت به اطلاق دلیل بدل نسبت به اجزاء

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه

اطلاق دلیل بدل یا دلیل مبدل؟
1. اطلاق دلیل بدل مطابق بیان محقق خراسانی
2. اطلاق دلیل مبدل... یقتضی تعیّنه فی جمیع الاحوال - لزوم حفظ قدرت و عدم وفای بدل به مصلحت مبدل
3. رابطه بین دو دلیل رابط حاکم و محکوم است
4. اقتضای جمع عرفی این است که بدل قدر مقدور از مبدل است نه جای او - مخصوصا اگر به صیغه‌ی امر باشد که هیچ دلالتی بر اجزا و اطلاق ندارد. مگر این که در مقام بیان تمام مراد باشد.
گاه گفته می‌شود: لازم کلام محقق خراسانی جواز بدار است با این که چنین اطلاقی وجود ندارد.
بیان از محقق خویی که نوعی مصادره در آن هست.
ملاحظه برخی روایات. صحیحه زراره - کلام محقق عراقی