فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)
جلسه 93- در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۲
چکیده نکات
1. در صورت وفاق،تقلید از احدهما یا تخییر بینهما معنا ندارد و در صورت اختلاف یا احتمال آن تقلید معنی دارد.
2. از رفتار شارع به ویژه در رفتارش با دو خبر متعارض و پرهیز از عسر و حرج و عدم مطلوبیت احتیاط میتوان قائل تخییر شد.
3. با مرجّحات مرتبط با اتقان فتوا و بیان آن باید اخذ مرجحات کرد.البته در صورت توسعه آن به زعامت سیاسی و اخذ وجوهات و صرف آن در مصارفش مرجحات قدری توسعه پیدا میکند.
4. تبعیض در تقلید جایز است. تخییر نیز استمراری است لکن در عمل واحد نمیتواند به گونهای عمل کند که امضای هیچ حجتی را با خود نداشته باشد. وجه عدم اعتبار هم همین است نه آن چه محقق خویی میفرماید که صحت هر جزء به صحت بقیه است! بله صحت هر جزء تأهلی است که با صحت کلی فعلی میشود.
این بیان کاملتر از بیان محقق حکیم است که فرمود: ارتباط بین اجزاء در ثبوت و سقوط لایلازم ارتباط بینهما فی الفتوی.این کلام از ایشان کلام مفهومی نیست.
- فقه العروة الوثقی
- فقه اجتهاد و تقلید
- فقه التقلید
- تبعیض در تقلید
- مساله 13 از مسائل تقلید عروه
- تخییر در تقلید با تساوی دو مجتهد
- مساله 13 و 33 و 65 تقلید از عروه
- دفاع از نظریه تخییر در تقلید با فرض تساوی و تحقیق
- تحقیق و اورع بودن در استنباط و بیان مستنبط
- رای تحقیق در مساله تبعیض و تخییر
- صحت تأهلی
- رابطه صحت اجزاء با صحت کل
- نقد کلام محق خویی در ارتباطی دانستن اجزاء
- مرجحات در مورد دو مجتهد
برچسب ها:
چکیده نکات
1. در صورت وفاق،تقلید از احدهما یا تخییر بینهما معنا ندارد و در صورت اختلاف یا احتمال آن تقلید معنی دارد.
2. از رفتار شارع به ویژه در رفتارش با دو خبر متعارض و پرهیز از عسر و حرج و عدم مطلوبیت احتیاط میتوان قائل تخییر شد.
3. با مرجّحات مرتبط با اتقان فتوا و بیان آن باید اخذ مرجحات کرد.البته در صورت توسعه آن به زعامت سیاسی و اخذ وجوهات و صرف آن در مصارفش مرجحات قدری توسعه پیدا میکند.
4. تبعیض در تقلید جایز است. تخییر نیز استمراری است لکن در عمل واحد نمیتواند به گونهای عمل کند که امضای هیچ حجتی را با خود نداشته باشد. وجه عدم اعتبار هم همین است نه آن چه محقق خویی میفرماید که صحت هر جزء به صحت بقیه است! بله صحت هر جزء تأهلی است که با صحت کلی فعلی میشود.
این بیان کاملتر از بیان محقق حکیم است که فرمود: ارتباط بین اجزاء در ثبوت و سقوط لایلازم ارتباط بینهما فی الفتوی.این کلام از ایشان کلام مفهومی نیست.
نظر شما