header

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 22

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

نقد نظر محقق خراسانی در یکسان انگاری معنای حرفی و اسمی
1. اشتراط واضع محصّل ندارد ما لم یرجع الی الموضوع یا موضوع له
نقد نقد: محقق خراسانی می‌فرماید: یرجع الی الموضوع و لذا فرمود: استعمال در فیما وضع له است ولی بغیر ما وضع له است.
2. ان المعنی یستحیل ان یکون فی حد ذاته لا مستقلا و لا غیر مستقل و ارتفاع نقیضین است.
نقد نقد: ارتفاع نقیضین در مرتبه مشکل ندارد و محقق خراسانی ارتفاع نقیضین را در مرتبه ذات حساب می‌کند.
3. باید استعمال هر کدام جای دیگری صحیح باشد و به واضع مربوط نیست که دخالت کند.
پس از وضع از حوزه اختیار واضع و مستعمِلان اولیه خارج است.
4. واضع حکیم الفاظ را مطابق آنچه وجود دارد وضع می‌کند، حال اگر حقیقت خارجی ابتدای اسمی و حرف تفاوت دارد قهرا موضوع "له الابتداء" و "من" متفاوت است.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 22

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

درس اخلاق: اقسام نیکی ها و آثار آن ها
خذ من اموالهم صدقة تطهّرهم و تزکیهم و صلّ علیهم
آب مطهر از خبث است و حدث - لکن زکات مطهر ذات است از رذائل و خبائث.
و اذ تاذّن ربکم لئن شکرتم لازیدنکم(اقسام نیکی ها از جهت آثار با محوریت قرآن و حدیث)
1. رفع برخی شبهات 2. ترتیب صحیح کارها
مطالعه زندگی گذشتگان انسان را شکور بار می‌آورد و پاکیزه می‌کند.
قصه مرحوم خوانساری و محقق خویی
5-4. فی دلالة الفعل علی الزمان؟ بحث اصولی نیست لکن طرح مختصر آن لازم است.
اختلاف بین نحات در اخذ زمان در مدلول فعل - شعر ابن مالک در مقابل مخالفت فی الجمله ابن هشام.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 22

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

تفصیل بین قضایای شخصیه و احکام موقت با قضایای قانونیه
وقوع عقیب حظر در فرض اول صلاحیت قرینیت دارد و در فرض دوم ندارد.
کلام مرحوم مصطفی خمینی جالب است. عدم اعتنا به احتمال وجود قرینه ای که دست ما نرسیده است. عدم اعتنا به قرینیت موجود
نتیجه تحقیق: عدم خروج صیغه از وضعیت خودش با وقوع عقیب حظر.
تنبیهات: 1. امر عقیب نهی و توهم نهی یا امر عقیب استیذان 2. توهم شخصی و نوعی
3. تعیین محل نزاع: گستره نزاع در عام و خاص نیست
4. اولی در توسعه محل نزاع و تغییر آن است.

مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه 22

مقصد اول اصول فقه (1404-1405)

استحقاق ثواب و عقاب در واجب غیری
1. تعبیر استحقاق ثواب برای امتثال واجب غیری نشود. تعبیر تفضل شود
2. اختلاف در تفضل ثواب نیست لکن مخالفان آن را برای لمتثال واجب غیری نمی‌دانند.
3. ثمره اختلاف در وقت به ثمر نرسیدن و به ثمر رسیدن
4. در مساله 4 صورت مفروض است، باید دید گفته ها کدام بخش را پوشش می‌دهد.
الف. تفضل به امتثال
ب. عدم تفضل به امتثال
ج. عدم استحقاق عقاب به ترک
د.استحقاق به ترک
5. باید دید اگر توصلی هم باشد تفضل هست؟ صرف موافقت کافی است؟ یا اطاعت مولا می خواهد.
اقوال:
1. قول مشهور: هیچ نیست چون نه قربی نه بعدی.تعدد ثواب و عقاب نیست.
2. واجب غیری بر وزان واجب نفسی است. هم تفضل به امتثال است و هم استحقاق عقاب به ترک.
کلام محقق ایروانی: ادله تفضل: انفاذ اراده مولا است.
وابستگی عمل ثواب می‌آورد. اظهار عبودیت است.