header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 58

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

1. فی بساطة مفهوم المشتق او ترکبّه
محقق خراسانی: مفهوم مشتق مطابق تحقیق میرسید شریف بسیط منتزع از ذات به اعتبار تلبس و اتصاف آن به مبدأ مشتق است و مرکب نیست.
اصل در مساله از منطق شروع می‌شود آن جا که قطب الدین رازی -صاحب شرح المطالع- نظر را به«ترتیب امور حاصلة یتوصل بها الی تحصیل غیر الاصل» تعریف به فصل تنها یا عرض خاصه‌ی تنها را نمی‌گیرد.
رازی جواب داده است که در این موارد نیز تعریف امور است نه امر واحد. و میرسید شریف گفته: فصل و مشتق مرکب نیست و الا عرض عام(شیء) داخل در فصل خواهد بود و اگر مراد از شیء مصداق شیء باشد ماده امکان به ضروری تبدیل می‌شود و ثبوت الشیء لشیء می‌شود....

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 57

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

خلاصه آن چه از بحث مشتق گذشت:
1. وضع مشتق برای خصوص متلبس به مبدأ است.
2. اثبات وضع لازم نیست مهم استعمالات شارع است که زمان شک نیز به کار آید.
3. به اختلاف مبادی و انقضا و تلبس در مشتق نیز باید توجه شود.
4. تقلیل اختلاف یا رفع آن از اصل!
الامور التی تصدی المحقق الخراسانی البحث عنها در ختم گفتگو از مشتق.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 56

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

1.قاعده جب ناظر به تکوین نیست،چون نفس اسلام آوردن چیزی از فرد کم یا زیاد نمی‌کند. و امامت چیز سهلی نیست که به هر کس به محض مسلمان شدن برسد.
آیه نیز لاینال دارد نه لاننیل. به ویژه اگر شخص به قبیحی چون عبادت وثن آلوده شود.
2.اموری که قبح آن مسلم است و عقل آن را درک می‌کند از حوزه قاعده خارج است؛ چه قبیح مربوط به عضو باشد یا جوانح.
و اگر موردی دال بر شمول بود باید توجه شود به مثل:1. آن زمان قبیح نبوده 2. رمی به ضعف سند 3. حکم سلطانی و عفو سلطانی بوده است.
بیانی نیز برخی دارند در راستای ادعای فوق.که سوال ابراهیم از کافر مسلمان شده بود نه کافر نامسلمان شده؛ زیرا به او فرمودند:لا تخاطبنی فی الذین ظلموا...

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 55

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

حدود دلالت قاعده جبّ و قرائتی جدید از آن - قاعده تا حدی روشن است. قدر متیقن از شمول و قدر متیقنی از خروج دارد.
شعار بودن روایات قاعده جبّ به چه معنا است؟(عبارت خوانده شود)
دفاع از اتدیشه جبر(جبران) بر برخی مناهج در اجتهاد - کلام صاحب جواهر در حدود قاعده و نقد آن