فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 12
بیان سید حکیم: اثبات انحصار راه جواز احتیاط به اجتهاد یا تقلید - اگر از راه عقل پیش رود اجتهاد است و اگر عقلش نظر به جواز اکتفا به نظر غیر دهد،تقلید نیز اضافه میشود.
بیان سید خویی: چون راه احتیاط دفع ضرر محتمل است دو راه بیش باقی نمیماند: اجتهاد یا تقلید و در واقع فقط اجتهاد تنها راه است.
نقد بیان علمین: استفاده از عقل و دفع ضرر محتمل اجتهاد اصطلاحی نیست. به علاوه عقل قطعا طریق تقلید را میپذیرد و وجهی برای تردید مستفاد از کلام سید حکیم نیست.
فقره دوم مساله 5: لان المسالة خلافیة
بیانات مختلف در اشکال بر این فقره - دو اشکال از سید حکیم.
نقول: این جمله علت سلب است یا علت ایجاب یا هر دو؟
دفاع از این علت و نقد فرمایش سید حکیم.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 11
اشتراط عدالت در مرجع تقلید - بخشی از مساله 71 در اشتراط عدالت - عدم صحت تقلید از مجهول الحال حتی اگر اطمینان به فتوای او باشد. اعتبار فتوای غیر عادل برای خودش
موقعیت این شرط بین صاحب نظران احتیاط برخی و جزم برخی بر قبول و فتوای برخی بر عدم قبول - اجماع و ارتکاز متشرعه بر قبول
ادله اعتبار : 1. اجماع 2. آیه نبأ 3. روایت احتجاج 4. مذاق شارع 5. ارتکاز متشرعه 6. اصل عند الشک فی الاعتبار
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 11
مساله 5: فی مسالة جواز الاحتیاط یلزم ان یکون مجتهداً او مقلداً؛لان المسالة خلافیة
1. مساله ناظر به فرض امکان اجتهاد و تقلید است؛ هر چند فقره اول آن مطلق مینماید.
2. فقره اول مساله دال بر انحصار طرق تمسک به احتیاط به اجتهاد و تقلید است و احتیاط راه اثبات احتیاط نیست. این که احتیاط راه اثبات احتیاط نیست صحیح است لکن انحصار صحیح نیست زیرا قطع و اطمینان میتواند مستند گرایش به احتیاط باشد و بر قطع و اطمینان اجتهاد صدق نمیکند.
یلزم: لزوم عقلی است و از آن حکم شرعی بیرون نمیآید.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 10
درس اخلاق: سقوط سه مرحلهای انسان بر اساس آیات 4 و 5 سوره مبارکه انعام.
1. اعراض از آیات الاهی 2. تکذیب 3. استهزاء
طی این مراحل انتخابی با آگاهی نیست! قوی و ضعیف دارد - تدریجی است - درد و درمان دست خود انسان است البته با توفیق الاهی - سقوط سه مرحلهای در افراد و جوامع و حکومت ها. برخی آموختهاند بگویند نه بشنوند
تمامیت دلالت مکاتبه بن سوید بر مطالب مورد بحث
حمل مکاتبه دوم بر استحباب یا افضل افراد مشکل است.
چون استحباب ثابت نیست - به علاوه کثیر اسن همیشه افضل افراد این کار نیست بلکه دلالتی بر حصر ندارد.
مقایسه مورد نه به رجوع متخصص صحیح است و نه مقایسه آن با راوی
استدلال به روایات جماعت کامل است