فقه هنر (1400-1402) - جلسه 30
جلسه سیام 1400-1402
جلسه هفتم 1401-1402
تعلیم، تعلم، استماع، سمع و ترویج غنا و موسیقی
محقق خویی : تعلیم و تعلم اگر به کاربرد عملی باشد حرام است و اگر با توصیف باشد حرام نیست. هرچند ممکن است از برخی روایات استفاده حرمت شود؛ لکن روایات ضعیف است. (یا ناظر به صورت یاددادن و فراگرفتن عملی است)
روایات مورد نظر محقق خویی سه روایت است که مثل کلمات علما از اطلاق برخوردار است.
اقول : به حسب ضوابط اولی حق با محقق خویی است؛ لکن گاه گفته میشود هرگاه تعلیم و تعلم ولو به شکل توصیف جایز باشد باعث رواج عمل حرام میشود و حکمت اقتضا میکند که اینکار جایز نباشد.
این استدلال، استدلال به عقل نظری است؛ نه به سد ذرایع تا قابل قبول نباشد.
استماع غنا قطعا حرام است؛ همچنین سماعی که درواقع مصداق استماع باشد.
سوال : آیا لازم است مجلس غنا را ترک کرد تا مبتلا به سماع غنا نشد؟
پاسخ به پرسش های درسی هفتگی تفسیر (1401-1402) - جلسه 6
پاسخ به پرسش های درس خارج تفسیر قرآن (1401-1402)
دوم آذرماه 1401
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 85
هدایت به صحیح در چهار مورد:
1. اسامی برای اسباب یا مسببات است؟
2. تعیین مراد از الفاظ مستعمل در نصوص
3. امکان جریان نزاع صحیحی و اعمی و عدم آن
4. امکان تمسک به اطلاقات نصوص در وقت شک در اسباب و مسببات و عدم آن متوقف است بر نظر به خارج و تأمل در آن،
بدین شرح: وقتی دو نفر معاملهای صورت میدهند(مثلا بیع و شراء):
1. بایع اعتبار تملیک میکند به مشتری در مقابل ثمن و آن را ابراز میکند.
2. مشتری هم قبول میکند و ثمن را تملیک به بایع میکند.( دو مصدر و دو اسم مصدر/ هر مصدر و اسم مصدری با یک وجود موجود است)
3. نقل و انتقال 4. ملکیت مترتب بر آن
(این دو نیز به یک وجود موجود است)
دو مورد اول به طرفین و دو مورد اخیر به شارع مربوط است. اسامی معاملات موضوع برای محض اولین نیست چون مثل بیع باقی است در حالی که دو مورد اول فانی و متصرم است، چنان که موضوع برای ملکیت نیست زیرا ملکیت مسبب و متولد از بیع لست پس خود آن نیست از طرفی مرجع در تعیین مراد از اسامی مذکور در نصوص عرف است و عرف فعل معامل را متعلق احل و اوفوا میداند.
شواهد این ادعا:.....
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 4
2. اطوار استعمال در اکثر از معنای واحد
الف: علی سبیل الانفراد
ب. به نحو عام مجموعی
ج. به نحو جامع (عموم الاشتراک)
محل بحث مورد اول است و الّا دوم غلط و سوم مقبول همگان است.
استقلال استعمالی نه استقلال حکمی
آرای ابراز شده در مساله:
1. منع مطلقا 2. جواز مطلقا(حقیقت و محاز)
3. در تثنیه و جمع مجاز دون المفرد
4. در نفی جایز ولی در اثبات نه 5. عقلا جایز ولی عرفا نه. اکثریت بر اول هستند.
ادله آراء - دلیل منع:
1. استعمال صرف علامت گذاری نیست فناء هست-لحاظ هست.
2. استعمال ایجاد المعنی است در خارج به لفظ - لحاظ است دو لحاظ در آن واحد میّسر نیست.
وجه عدم امکان دو لحاظ در آن واحد بیان نشده است.