header

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 31

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

5. بررسی وضعیت استعمال حرف به تنهایی یا با عامل مناسب مثل کتبت بالقلم و کتبت مستعینا بالقلم.
در تعبیر دوم تصریح به چیزی است که بالالتزام از جمله اول استفاده می‌شود.
6. حروف در دلالت بر معنا متوقف بر وقوع در ضمن یک جمله است لکن با وقوعش در جمله، این حروف است که به تنهایی دلالت بر معنای مناسب در جمله می‌کند.
و دلالت به اشتراک نیست. بله معنای حروف از بین معانی که دارد با وقوع در جمله و مناسبات آن تعیین می‌شود.
7. شان حروف تمنی،تحضیض،استفهام و ... مثل سایر حروف در دلالت بر معانی خود است.

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 42

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

امر ششم کفایة الاصول:عدم وضع للمرکبات غیر از وضع مفردات و هیئت های آن - عدم وضع مساله ای است و عدم دلالت مرکب علی شیء غیر ما یحصل من وضع مفرداته و ترکیبه شیء آخر - از مهمات استنباط
صاحب فصول: ان المجاز کما یکون فی المفرد یکون فی المرکب.
مجاز مرکب: استعمال المرکب یا المرکب المستعمل فی غیر ما وضع له، للعلاقة بینهما.
اگر این علاقه مشابهه باشد: استعاره تمثیلیة است
انهم بنوا امر المجاز المرکب علی ثبوت الوضع للمرکبات و خالف فی ذلک العضدی فانکر المجاز المرکب و خصّه بالمفردات محتجاً بان المرکبات لا وضع لها.
و الحق ما علیه الاکثرون در اصل ثبوت مجاز مرکب لکن لایستلزم که مرکب وضع علی حدّه داشته باشد...
تضییق تفتازانی بر اهل بلاغت از ذکر مجاز مرسل ...