header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 23

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

اشتهرت دلالة الفعل علی الزمان به نحو تضمن(توضیح)
کلام ابن هشام نسبت به افعال انشاء که زمان ندارد. جواب برخی: تجرد از زمان با نقل صورت گرفته است. نقد ابن هشام: در قم چه می‌گویید؟ و حینئذ فیشکل فعلیته.
نظر اصولی ها: برخی مطلقا منکر دلالت هستند و برخی در ماضی قبول دارند و در امر و نهی و مضارع قبول ندارد.
نکته: فرق واضحی بین قول انکار و اثبات نیست، زیرا منکر هم استعمال افعال را جای یکدیگر قبول ندارد. به علاوه می‌گوید: دلالت بر خصوصیتی دارد که در ماضی ملازم با زمان ماضی و در مضارع ملازم با زمان مضارع است. پس از تضمن به التزام رسیده است. در این خصوصیت اختلاف است.
گفته شده: تحقق الحدث و ترقب الحدث یا سبق و لحوق.
در روایت شریف نیز دلالت نیامده است.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 74

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

کلام معروف صاحب معالم در استعمال امر در غیر وجوب کثیراً در استعمالات دینی مربوط به صیغه است لکن مناط آن در ماده نیز می‌آید. پس اشکال برخی بر نقل محقق عراقی وارد نیست.تاکید ما بر پنج نظر در نحوه دلالت صیغه و ماده امر بر وجوب هست.
1. بالوضع 2. بالغلبه 3. به اطلاق و مقدمات حکمت و حمل بر اکمل افراد 4. به عقل 5. عقلاء - صاحبان هر رأی - ثمره اختلاف در مثل اغتسل للجمعة و الجنابة ئ در مثل اغتسل للجمعة و اغتسل للجنابة.
در مثال اول: بر مبنای 1و2و3 حمل بر وجوب مشکل دارد ولی بر مبنای 4و5 مشکل نیست.
در مثال دوم: بر مبنای سوم مشکل هست چون ما یصلح للقرینه وجود دارد و بر اساس سایر مبانی مشکل نیست.

قاعده لاضرر و استصحاب (93-94) - جلسه 93

ادامه کلام محقق خراسانی و قول سوم
قایلین محقق نراقی و خویی
اعتباراستصحاب فقط درشبهات موضوعیه

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 54

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

العبادات و الدواعی و الحکم المترتبه علیها المدلول علیها فی النصوص. الظاهر من مقالة الخراسانی هنا ان النسبة بینهما نسبة المؤثر الی اثره بنحو الاستیجاب.
مخالفت محقق نایینی با این نظر که اگر چنین بود تعلق امر به خود این اغراض اولی بود. پس عبادات معدّات برای این اغراض هستند و امور غیر اختیاری للمکلف واسطه می‌شود.
وی با تصویر جامع به نحو تصویر محقق خراسانی مخالفت می‌کند.
بیان شبهه: نسبت به کریمه« ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر» پاسخ به این شبهه:
1. بعضی از نمازها ناهی است.
2. نمازگزار تا مشغول نماز هست متناهی است.
3. نماز نهی می‌کند لکن نمازگزار متناهی نمی‌شود.
4. بنحو اقتضاء است نه علت تامه.
دلالت روایات نیز بر این چهار وجه - بیان روایات.