header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 90

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

اولویت یا احوط بودن تقدّم به ارجح بودن در عدالت، ورع و نحوهما
مشکل عدم امکان جمع بین مفاد مساله 13 و 33 است. تعجب از کار محقق حکیم که یک وجه را نیز دلیل تعیّن تقدیم قرار داده و هم دلیل اولویت تقدیم!
برخی موضوعات مورد اشاره در مساله 33 مثل: 1. ترجیح به اعدلیت 2. مصادیق نحو ذلک غیر از اعدلیت و اورعیت و نحو ذلک گفتن در متنی مثل عروة الوثقی صحیح نیست.
مواردی مثل: 1. اصدقیت (مذکور در مقبوله ابن حنظله)
2. اشجع در استنباط(با رعایت ضوابط) و بیان استنباط

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 96

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

طرح مساله 14
اسباب سکوت اعلم:
1. در مساله متوقف است و ادله دیگران-که صاحب رأی هستند در مساله- را نا تمام می‌داند و رسماً فتوا به حکم ظاهری از ترخیص یا تشدید می‌دهد. این از فرض ماتن خارج است.
2. همان صورت قبل اما بدون فتوا به حکم ظاهری اقتضای قاعده در این صورت لزوم احتیاط است مگر در عسر و حرج. و تقلید از غیر اعلم صحیح نیست، چنان که استدلال برخی در این فرض که اطلاقات ادله تقلید هست ناصحیح است. ادعای سیره هم ناصحیح است.
سلوک عقلایی در مساله اقتضا دارد که رأی غیر اعلم را با تخطئه اعلم ساقط بدانیم.
3. توقف می‌کند به هر دلیل و تخطئه ای هم ندارد. در این صورت به غیر اعلم با رعایت ترتیب صحیح است.
4. اعلم در مساله‌ی مفروض اعلم نیست بلکه دیگری اعلم است که در کل فالاعلم به حساب می‌آید.
در این صورت باید از فالاعلم تقلید کرد حتی اگر اعلم مفروض در مساله ابدای رأی کرده باشد.
این فرض از مفروض ماتن خارج و داخل در حوزه مساله 47 است.(تبعیض در تقلید)

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 41

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

متن مساله 9: 1. الاقوی جواز البقاء علی التقلید المیت 2. و لایجوز تقلید المیت ابتداء
اقوال: مشهور در فرع اول و دوم قائل بمنع هستند ولی مخالفت هایی شده است. برخی از این مخالفت ها در نگاه اول این است.
1. جواز مطلقا 2. اگر حیات میت را درک کرده و لو تقلید نکرده جایز است. 3. اگر در وقت تمیز تقلید کرده می‌تواند باقی باشد. 4. در فتاوای موافق با احتیاط می‌تواند باقی باشد اگر یاد گرفته است. 5. اگر عمل کرده و میت اعلم باشد می‌تواند باقی باشد. 6. اگر حتی احتمال اعلمیت میت می‌دهد می‌تواند باقی باشد. 7. جایز است بقاء اگر عوامل اختلال حواس قبل از مرگ پیش نیاید. 8. اگر عمل کرده یا بنابر عمل داشته.
کلام دقیق محقق عراقی در پاورقی صفحه240 و مقایسه آن با کلام مرحوم رفیعی قزوینیدر صفحه 241 کلام آقای میلانی صفحه 241
9. اگر مقدار معتنا به تقلید کرده بقاء جایز است.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 35

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

درس اخلاق: فاطمه زهرا سلام الله علیها و لیلة القدر و حضرت زهرا.
توجیه محقق دوانی: قیام مبدأ اشتقاق به ذات لازم نیست. جواب ملاصدرا: این موارد مجاز است از باب توسعه و مبدأ حدید نیست چون جامد است مبدأ مثل تحدد یا حدیدیّت است.اصفهانی: با سایر موارد فرق ندارد. صرف ربط مخصوص کافی است.
سه نسخه: 1. حدید و شمس می‌تواند مبدأ اشتقاق باشد و کلام ملاصدرا صحیح نیست.گفته ها و ارتکازات ابتدایی بر خلاف لزوم متابعت ندارد.