مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 51
امتداد النقد علی ثالث الاسناد للرأی بالاعم
نقد محقق نائینی: قضیه لاینال قضیه حقیقیه است(فعلیت حکم در آن به فعلیت موضوع آن است)
و هر کس آنامّا متلبس به ظلم شود الی الابد صلاحیت ندارد.
و استدلال امام علیه السلام مبتنی بر این حقیقت است نه بر وضع مشتق للاعم.
نقد سید بادکوبهای: بیان تقسیم حاصِر در آیه
اقول: استدلال مرحوم بادکوبهای برهان عقلی فرمایش امام علیه السلام است.
نقد نقد: دو اشکال بر محقق نائینی وارد است؛ 1. قضایای شرعیه و لاینال خارجیه است نه حقیقیه
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 66
تفریق مرحوم طباطبائی با توجه به فهم عرف،مناسبات حکم و موضوع به ثمره فقهی میرسد.مثلا در ادله عون الظالم و قبول ولایت جائر حتی اگر تعبیر غیر وصف اشتقاقی باشد باز توسعه فهمیده نمیشود نظیر وقتی که وصف اشتقاقی باشد.
توضیح در مثال: اگر گفته شود: تارک الصلاة کافر تا گفته شود: بین الایمان و الکفر ترک الصلاة (حدیث نبوی صلی الله علیه و آله).
اگر منشأ افتاء به کفر تارکین صلاة مثل روایت مزبور باشد، فتوایشان ناصحیح است و این غیر از«تارک الصلاة کافر» است. لایقال که «تارک الصلاة کافر» یعنی «کافر بالصلاة» چون با اطلاق وصف اشتقاقی اضافه این قید غلط است.
5.10.2- عنایت در انطباق یا عدم انطباق عنوان برآینددار
در ادامه نکته سابق توجه به صدق واژههای موضوع حکم شرعی لازم است.کلام صاحب جواهر(ج43ص97)
خارج فقه سیاسی (1402-1403) - جلسه 19
مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام
مساله دوازدهم
وکالت و نصب از سوی امام علیه السلام و فقیه و مرگ امام و فقیه
توضیح مساله 51 از مسائل اجتهاد و تقلید از عروة الوثقی
ازل وکیل یا ماذون از طرف مجتهد با مرگ مجتهد
این نظر مورد اتفاق است و تنها یک نفر مخالفت کرده است
به نظر میرسد نوعی وکالت را باید تصور کرد که با مرگ موکل، وکالت باطل نشود البته اصراری بر نامگذاری این پدیده به وکالت نیست.
نسبت به فقره دوم از مساله 51 عروة الوثقی نظرات متعددی وجود دارد.
فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 118
بیان تعالیق در ذیل مساله 20
1. ذیل بالعلم الوجدانی: اضافه شده اطمینانِ ناشی از مبادی عقلائیه و خبر ثقة خبیر و علم عادی ( که همان اطمینان است)
2. ذیل شهادة عدلین: تشکیک در توسعه دامنه اعتبار بیّنه در این موارد - تامل در اعتبار خبر ثقه و عدل واحد
3. شیاع مفید علم: کفایت وثوق - ردّ برخی بر اعتبار شیاع لاثبات هذه الشؤون.
4. کذا الاعلمیة تعرف: اطمینان نوعی نه شخصی خبرویّت بیشتر را برخی دارند...