header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 79

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

معانی شمرده شده برای صیغه‌ی امر تا 24 معنا
محقق خراسانی: یا معنا انشاء الطلب بدواعی مختلف است و یا انشاء الطلب بداعی بعث معنای حقیقی است و بقیه معنای مجازی است.
سایر صیغ انشایی نیز چنین است به این صورت که دواعی در این صیغ متعدد و مختلف است با حفظ معنا.
بنابراین این صیغ در کلام خداوند وقتی به کار می‌رود معنای خود را دارد.
فان المستحیل انما هو الحقیقی منه لا الانشایی الایقاعی و آن چه هست دومی است نه اولی.
نقد و تحلیل کلام محقق خراسانی مبنای مورد تاکید ما در کتاب سلسبیل مبنای اساطین فن چون ابن هشام است.

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 38

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

چهار ادعا از محقق خراسانی در ارتباط با تاسیس اصل در مشتق
1. لا اصل فی المسالة یعول علیها عند الشک؛ مراد اصل عملی است و الّا اگر اصل لفظی بود این گونه رد نمی‌کرد. در اصول لفظی کار میدانی لازم است.
ان قلت: در آخر کلامش ناظر به اصل عملی است.
قلت: در هر دو قسمت ناظر به اصل عملی است.
2. دعوای دوم مورد نقض و ابرام واقع شده است. کلمات در این باره دیده شود.
3. اصل غلبه بنابر فرض تمامیت و عدم نباید در تاسیس اصل بیاید،باید در ادله طرفین ذکر شود.
4. نسبت به دعوای برائت و استصحاب گاه گفته می‌شود: در فرض اول استصحاب عالمیت را داریم. به علاوه جای احتیاط است نه برائت.و در فرض دوم استصحاب موضوع به جای استصحاب حکم؟

پاسخ به پرسش های درسی (1402-1403) - جلسه 4

پاسخ به پرسش های درسی 1402-1403
فقه و اصول تا 29 مهرماه 1402
فقه جلسه سیزدهم تا پانزدهم
اصول جلسه دهم تا دوازدهم

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403) - جلسه 47

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1402-1403)

حکم اصل عملی با شک در مساله. مورد از موارد تعیین و تخییر است که به نظر قائلین به اثبات می‌تواند مقتضای اصل تخییر باشد.محقق خویی: مقتضای اصل تعیین بقا است.(وفیه) این کلام تمام نیست و الّا مدعی می‌گوید: مقتضای اصل تعیین عدول است.
کلام مخالفان بقاء و حدوث یا مخالفان حدوث فقط - کلام محقق خویی در این ارتباط:
1. آیات و روایات ظهور در اعتبار حیات در مقلّد دارد. مثلا آیه سوال از اهل ذکر ظهور دارد که مسئول در وقت سوال از اهل ذکر باشد و این عنوان بر مرده صادق نیست.
همینطور است وضعیت روایات. ولی در اخذ روایت، حیات راوی شرط نیست؛ زیرا در مرجع تقلید، مرجع شخص است ولی در روایت مرجع روایت است. و لذا لسان ادله با بین متفاوت است.
2. مجال برای استصحاب نیست. 3. سیره عقلا هم مورد امضا واقع نشده است بلکه ردع شده است.