header

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404) - جلسه 29

فقه العروة- اجتهاد، تقلید، مرجعیت و زعامت (1403-1404)

محقق خویی: لولا الاجماع ما اطلاق اجتهاد را شرط نمی‌دانیم. ملاحظات مورد نظر محقق خویی در گفتن لولا الاجماع - تحقیق در مساله:
1. مساله تعبدی نیست تا بررسی حرفی درست باشد
2. مراد از تجزی و متجزی - مطلق و اطلاق چیست؟
تجزی بحسب قدرت یا به حسب کارکرد و تمرکز؟
در صورت دوم راه تقلید از متجزی باز می‌شود.
3. متمرکز در همه ابواب فقه یا نداریم یا کم است و منظور روایات هم چنین فردی نیست. برخی افراد گفتمان ورود به برخی ساحات را ندارد.
تقسیم ثنایی تغییر کند از آن چه هست به...
4. اعتبار رأی‌ی به دلیل افاده علم یا اطمینان یا ظن قوی تر از رأی دیگران تقلید نیست.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 70

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

تبارشناسی بحث مقدمه واجب - در آن اختلاف است
یا بهتر گفته شود: به اعتبارات مختلف مختلف می شود: مساله فقهی است - اصولی فقهی است - کلامی و از مبادی است - لفظی است - عقلی است - ما بنا بر اصولی و عقلی بودن می گذاریم چنان که مسلک محقق آخوند است.
دلالت التزامی عرفی منوط به بیّن بالمعنی الاخص بودن نیست از این رو راه برای لفظی بودن مساله نیز باز می شود.
ثمره بحث در متون اصولی بحث شود. دیده شود کفایة الاصول ج 1 صص 196 - 199 و اجود تقریرات ج 1 صص 243 - 248 و منتقی الاصول ج 2 صص 95 - 97

تفسیر قرآن کریم(1402-1403) - جلسه 23

تفسیر قرآن کریم(1402-1403)

بیان خلاصه‌ای از درس قبل - ویژگی آن چه بیان شد و مزیّت آن در مقایسه با سایر بیان ها.
تحلیل ماهیت سجده - آیا سجده بود یا تواضع بود - اسجدوا لآدم یعنی چه؟ نقد برخی گفته ها - نقد روایت منقول که آدم قبله بود مثل کعبه؟ - بیان واقع بودن یا سمبلیک بودن و امکان جمع هر دو در این فراز از مساله سجده فرشتگان و ورود و خروج آدم به بهشت و از بهشت.
چرا کان من الکافرین گفته شد نه صار من الکافرین.
آیا شیطان در «فازلهما الشیطان» همان ابلیس بود پس چرا تعبیر عوض شد؟
می‌توان گفت: همان ابلیس بود لکن در قالب یکی از قوای آدم درآمد و او را گمراه کرد.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 59

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

استدلال محقق خویی در راستای اثبات عدم اجزا و تغییر واقع در امارات خلاف واقع.
نقول: استدلال محقق خویی قابل نقد است و قول به اجزاء مستلزم انقلاب واقع به گونه ای که ایشان می فرماید نیست.
حق این است که در موضوعات نیز جریان نزاع قابل تصویر است همان گونه که ظاهر کلام محقق خراسانی است.
نسبت به جریان نزاع از حیث کاشف (مظلقا محل بحث است یا جایی که کاشف علم وجدانی نباشد) بین استاد و شاگرد اختلاف است. محقق خویی معتقد است در کاشف به علم وجدانی بحثی نیست ولی حق با محقق نایینی که هر دو صورت داخل در محل نزاع است.
نسبت به کشف خلاف در قطع اشتباه یا در توهم اماره نیز طرح نزاع قابل تصویر است مگر این که صرف عذر باشد و هیچ مجعولی در میان نباشد.