خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 69
توضیح پیرامون حکم اقتضایی و اقتضاء الحکم - حکم عدمی و عدم الحکم - اشاره به مسامحه برخی که از اقتضاء الحکم ( مثل اقتضای حکم در مقدمه واجب) تعبیر به حکم اقتضایی دارند یا از عدم الحکم تعبیر به حکم عدمی دارند با این که ما حکم عدمی نداریم بلکه حکم داریم و عدم الحکم.
اشاره به لزوم گفتگو از تعریف موضوع حکم، متعلق و مصداق این دو (این موارد قبلا مورد اشاره واقع شد)
در مورد حق و حکم گفته شد: این قبول است کهحق و حکم هیچ کدام از تکوین نیستند بلکه هر دو اعتباریاند لکن این وجه اشتراک، مانع تفاوت داشتن اساسی این دو نیست. حق برخورداری است مثل تسلط الناس علی اموالهم و حکم، تکلیف بر دوش بودن است و...
آیا اصل حق بودن یا حکم بودن است؟ اصل بر جواز اسقاط است یا غیر آن؟ و...
تفسیر قرآن کریم(1400-1401) - جلسه 26
طلب هدایت از قرآن (رهبر) نه ابزار توجیه و تطبیق - در تفسیر متون از جمله قرآن باید خالی الذهن بود. ( تا مقدار مقدور) اعتراف مهم نیست گفتمان و رویّه مهم است.
ابوالحسن عبیدالله کرخی: کل آیة تخالف ما علیه اصحابنا فهی مأوّلة او منسوخة!
امروزه گزینه سومی هم آمده و آن عصری دانستن آیات است.تصور کنید مثل کرخی اشعری باشد(در مذهب فقهی حنفی است) و به آیه: (انا هدیناه السبیل إما شاکرا إما کفورا) برسد چه میکند!
امروزه کرخیست زیاد داریم! لذا به راحتی آیات صریح قرآن را تخته بند زمان میکنند.
چنان که در (الزانیة و الزانی) گفتند و در (السارق و السارقة) و در (و لکم فی القصاص حیاة) گفتند.
مبانی روانی این رفتار: 1. جهل به منزلت قرآن 2. تعصّب به داشته خود (حب الشئ یعمی و یصم) 3. بشرط لا بودن نسبت به داشته های دیگران (الناس اعداء ما جهلوا)
مثال دیگر: رفتار فخر رازی بود که در مجلس قبل بیان شد. جالب این که قبح فاعلی الزاما در این جا مطرح نیست، آن چه هست قبح فعلی است. البته این سخنان به معنای نادیده گرفتن قرائن حالی و مقالی و ضروریت های معرفتی و فقهی و تشکیل دستگاه واره دلالت کننده یعنی نظام حلقوی و هرمی نیست.
مبانی تفسیر: 1. وحیانی بودن قرآن 2. معجز بودن آن 3. عدم تحریف 4. جامع و جهانی و جاودان بودن قرآن 5. فهم پذیری 6. حجیت ظواهر 7. لایه مندی معرفتی قرآن (ظهر و بطن)
_(مبانی فهم قرآن - محقق کمال نادری - راهنمایی اینجانب - زمستان 1389 رساله دکتری)
فقه شرکت (99-1400) - جلسه 11
سازکار های مشروع سازی بنا های مستحدث عقلا
1. بنابر خروج مورد این بنا ها از حوزه شریعت نیازی به امضا نیست.
2. بنابر شمول حوزه شریعت نیاز به تایید شارع است.
الف) اگر اتصال به زمان معصوم محرز گردد که بحثی نیست
ب) در صورتی که اتصال محرز نباشد چهار راه وجود دارد
بیان وظیفه شارع نسبت به تاسیسات آینده عقلا