خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - جلسه 6
بیان اقوال در دخول یا خروج مباحث اصول عملیه از اصول فقه
تفصیل در مسأله بین الجاری فی الشبهات حکمیه که داخل است و غیر آن که خارج است.
تحقیق در مسأله-اصول عملیه تقسیماتی دارد.
دو نگاه در فقه:موسّع انگار و مضیق انگار
اصول عملیه جاری در موارد جزیی از فقه نیست.
بحث های کلی از اصول عملیه از اصول است.
گاه بحث از اصول عملیه در واقع بحث از یک قاعده فقهی است.(حیثیت متفاوت است)
مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه 5
طرق دیگر غیر از طریق صاحب فصول برای حل معضل
1. طرح وجوب نفسی تهیّئی - وجوب للغیر در مقابل وجوب بالغیر. نقد: یقال که این نظر دلیل ندارد مگر به وجهی که میآید توجیه شود.
2. انکار وجوب شرعی و اکتفا به ادراک عقل که تعجیز مولی از تکلیف ش قبیح است با وجود مقتضی برای آن.
این راه در مقابل راه قبل مطرح شده است.
اشکال برخی بر بیان محقق خویی. فتامل که اشکال وارد نیست.
پس حل عویصه غیر از راه صاحب فصول:
الف. وجوب تهیئی
ب. ارشادی عقلی: شرعی و غیر شرعی
آیا وجوب شرعی از طریق وجوب ارشادی عقلی در میآید؟
محقق نایینی معتقد است در میآید و محقق خویی ظاهر کلامش این است که در نمیآید.
محقق نایینی از طریق وجوب قهری قائل است که در میآید، لکن وجوب قهری اساس اختلاف نیست. ما قائل هستیم که در میآید.
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 5
نقد استدلال به آیه 5 سوره بینه برای اثبات اصالت تعبد
نقد نقد - ادب تفسیر قرآن - توجیه اختلافات تعبیر قرآن در موارد مشابه.
ماده هدی استعمال با: باء و لام و الی و بدون حرف جر
لغت مجاز بدون الی است و لغت غیر اهل مجاز با الی است سایر توجیه اختلاف استعمالات در این ماده.
ماده وفی 19 بار در قرآن استعمال دارد: 11 مرتبه با باء و 8 مرتبه بدون حرف جر.توجیه اختلاف
ماده اراده 139 بار با لام و بدون لام آمده است.
توجیه اختلاف و ماده امر 247 بار در قرآن آمده است.
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 5
رجوع بیانات منع به یک دلیل و تفاوت در ادای مراد است - مناقشه بر رفتار مرحوم صدر و محقق خویی در مساله - دلیل قائلان به جواز: مقتضی موجود مانع مفقود است. بیان محقق خویی در اثبات جواز.
نکات تحقیق: 1. ابتنای نزاع در اثبات انحصار علاوه بر استقلال 2. فرقی بین مبانی در تفسیر وضع یا در تفسیر استعمال نیست. 3. بحث از استعمال و شرط احتمالی آن بحث از مجهول الکنه نیست تا اختلاف در آن موجّه باشد.
هیچ کدام نمیتواند کلام دیگری را ردّ کند.