header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 8

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

توجیه برخی فقها و حکما نسبت به لایه های قرآن - قرآن سفره ای است که در آن غذای هر قوم هست - بطون مشیر به اصول مراتب کمالیه نفوس بشر است.حکایت سید حکیم.
روایات کتاب الله علی اربعة اشیاء و نکته تعبیر به اشیاء.
تاکید عدیدی از روایات بر فرا زمان و فرا مکان بودن قرآن.

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 8

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

ان الوضع من مقولة الفعل - اعتبار ملازمه بین طبیعی لفظ و معنا متقوم به اعتبار معتبِر مثل سایر اعتبارات - داعی هم تفهیم و تفاهم است.
این نظر با اختلافی که در تعیین واضع دارد، نظر مشهور است با تعابیر مختلف.
(وفیه) لو ارید اعتبار ملازمه خارجیه؛ فیردّه که تا ملازمه ذهنیه نباشد فایده ندارد و با بودن ملازمه ذهنیه، ملازمه خارجیه محتاج الیه نیست چون انتقال با ملازمه ذهنیه می‌آید.
و لو ارید اعتبار ملازمه ذهنیه: اگر این اعتبار مطلق است حتی للجاهل این اعتبار اثر ندارد چون برای جاهل لایفید.
اگر یختص بالعالم پس تحصیل حاصل می‌شود بلکه از اردأ انحاء آن است، چون از قبیل اثبات ما هو ثابت بالوجدان به اعتبار است.
رأی دیگر: اعتبار وجود تنزیلی معنا است
رأی دیگر: انها من سنخ وضع سائر الدوال

خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - جلسه 8

ضابطه محقق صدر در تمییز مسأله اصولی از قاعده فقهی
ضابطه محقق اصفهانی و محقق خویی در تمییز
نقد ضابطه محقق صدر به دو بیان
تمییز ماهوی نیست و منقوض است.
نقد محقق خویی و شیخ استاد بر ضابطه محقق نایینی
القای قاعده فقهی هم به مقلّد صحیح نیست.

دیدن درس...
۱,۱۴۹ بازدید

مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه 7

مقصد اول اصول فقه (1404-1405)

خاتمه کلام مرحوم آخوند خراسانی در واجب معلق و منجز
1. بیان تقسیم، ذکر عویصه و بیان محاولات برای حل عویصه
2. امکان رجوع قید به ماده و هیأت و عدم محذور در هیچکدام و عدم صحت کلام شیخ انصاری در تعیّن رجوع به ماده
3. اگر به ماده راجع باشد تحصیل قید لازم است ولی اگر به هیأت راجع باشد دو صورت دارد.
4. مرجع در وقت شک اصول عملیه است.
سابقا متذکر شدیم که رجوع قید به هر کدام که باشد دو صورت داریم نه فقط در فرض هیأت.
کلام شیخ انصاری با فرض شک: ترجیح در رجوع قید به ماده است نه هیأت به دو دلیل؛
1. اطلاق هیأت شمولی و اطلاق ماده بدلی است و اطلاق بدلی برای تقیید اولویت دارد تا اطلاق شمولی
2. تقیید هیأت محل اطلاق در ماده را از بین می‌برد پس در تقیید هیأت دو تقیید است ولی در تقیید ماده این‌گونه نیست.