header

خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401) - جلسه 46

خارج اصول فقه- دور دوم (1400-1401)

ادامه مصداق شناسی احکام اولیه و ثانوی - در متزاحمین گاه هر دو حکم اولی یا ثانوی یا مختلف هستند - در اجتماع امر و نهی نیز چنین است - فرق بین تزاحم و اجتماع امر و نهی - تعریف حکم ثانوی و عدم انحصار آن در مورد معین
مسأله دوم: مناقشه در بودن حکم اضطراری از احکام ثانوی
کلام محقق بروجردی مبنی بر اولی بودن احکام بدلیة و این که بدلیتی نیست.آثار این سخن در اجزاء ظاهر می‌شود.

مقصد اول اصول فقه (1404-1405) - جلسه 45

مقصد اول اصول فقه (1404-1405)

درس اخلاق - امام صادق علیه السلام فی ما وعظ الله عز و جل: یا عیسی! انظر فی عملک نظر العبد المذنب الخاطئ و لا تنظر فی عمل غیرک نظر الرب و کن فیها زاهدا و لاترغب فیها فتعطب. بحار الانوار298/14
1. موقعیت حدیث از جهت قائل - مخاطب - ناقل
2. سه فرمان به جناب عیسی و هر کدام با عالمی از معنا و اثر!
3. تطبیقات و مفردات: رب مشکل پسند است بما هو رب - تعبیر خاطی و مذنب خیلی بار دارد.
ادامه درس:
استدلال برای مقدمه اول: (کل ضد متلازم مع عدم ضده الآخر)
وجود ضد ممنوع است در موضوعی که ضد آخر موجود است پس باید عدم آن محقق می شود تا ارتفاع نقیضین پیش نیاید.
صدق ذاتی (هو هو ) بین وجود و عدم نیست (بین ازاله و ترک صلاة پس صدق عرفی - تلازم در صدق است.
اشکال بر این استدلال: سالبه محصله - موجبه معدولة المحمول - موجبه سالبة المحمول
نقیض یصدق علیه السواد فقط اولی است چون نباید واسطه بخورد و نباید امر وجودی شود قهرا عدم نمی تواند متلازم وجود شود.

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 45

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

تحقیق در مساله
1. جواز بدار و عدم 2. اجزاء مطلقا یا عدم اجزاء مطلقا یا نسبت به وقت نه خارج وقت
محورهای تحقیق:
1. رفتار عرفی با ادله در مقابل رفتار صناعت محور در مساله
توضیح: ملاحظه اضطراری بودن حکم - تکلیف مضطر بیش از مختار نیست - ملاحظه ذیل دو آیه تیمم در مقابل فرمایش محقق عراقی که ظهور دلیل مبدل بالوضع است و اطلاق دلیل بدل به مقدمات حکمت است.
تقدّم ترکیز به نحو اول بر دوم - کلام محقق عراقی نسبت به اطلاق دلیل بدل نسبت به اجزاء

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 45

وجه پنجم برای اثبات اخص بودن موضوع له در مشتق
1. وضع امر مضبوطی از اول نیست.طبیعی و تدریجی است
2. قاعدتا ابتدا واضع،مبدأ دیده،تلبس دیده و برای متلبس لفظ را وضع کرده بدون توجه به انقضا
3. اگر اجازه در منقضی داده به اعتبار ما کان بوده است پس قول به اختصاص مطابق اصل است و غیر آن دلیل می‌خواهد.
وجوه دیگری نیز گفته شده که از آن می‌گذریم.
نقد وجوه گذشته: تحلیل وجوه گذشته از جهت ماهیت و تعداد.
در واقع به یک وجه باز می‌گردد لکن شروع آن و منشأ احساسی شخص می‌تواند متفاوت باشد.