مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 27
با شک در جواز اتیان ثانیاً با نبود اطلاق اصل جاری است. تعیین نوع این اصل؟ برائت یا استصحاب
مناسبات استصحاب با برائت؛ مشهور گویند:
1. استصحاب بر برائت مقدم است چون اماره یا اصل محرز است.
2. در مواردی برائت جاری شده نه استصحاب.
3. توجیه جریان برائت نه استصحاب از شیخ انصاری با مجرد شک اثر میآید و نیاز به لحاظ حالت سابقه نیست.
استحقاق عقاب از آثار شک است نه از آثار عدم وجوب و عدم حرمت واقعی تا نیازمند استصحاب باشیم.
سئوال از فرق این موارد و از معنای ترتب اثر به محض شک
مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 27
ادامه اشکالات وارد بر کلام محقق خراسانی و محقق عراقی
اختلاف مستند به تلبس به مبدأ است نه به خود مبدأ پس اختلاف به هیأت بر میگردد نه به مبدأ.
مثلا تاجر،آکل و مفتاح موضوع عنه برای دلالت بر ذات متلبس به مبدأ تجارت،اکل و فتح و کیفیت تلبس با اطلاقات و استعمالات این ها معلوم میشود. نه اشتراک و نه مجاز.
پس اختلاف به لغت و عرف بر میگردد و عرف و واضع در استعمال و وضع مؤاخَذ نیست.
موافقت محقق بروجردی با ما در مساله.
کلام محقق خویی در مساله. وی میفرماید تلبس به قوه و استعداد گاه از جهت وضع ماده است و گاه از جهت هیأت است.
(تطبیق بر مفتاح و مکنس - نقد کلام محقق خویی)
5-5-2. تحقیق با بیان چند امر
پاسخ به پرسش های درسی روزانه (1401-1402) - جلسه 27
پرسش های درسی روزانه اصول
جلسه بیست و هفتم خارج اصول فقه
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 27
فرق بین حرکت و حرف: به ازای حرکات وجودی در حارج وجود ندارد بلکه صرف قراراتی هستند که در زبانی هست و در زبانی نیست ولی معانی حرفیه چنین نیست.
در اسناد قام به زید: معنای نسبی حرفی وجود دارد و دال بر آن هیأت است. در زیئ قائم هو رابط است که حرف است.
رأی سوم: کون الحروف لها معان فی مقابلة المعانی الاسمیة(رای مشهور)
بیاناتی وجود دارد که بعضاً خالی از مناقشه نیست مثلا جامع نیست یا در برخی اثر حروف در جمله بیان شده است نه معنای آن.
اصح بیان ها از اصفهانی است که وجود را 4 قسم میکند و معانی حروف را "لافی نفسه" میداند.
اشکال محقق خویی بر اصفهانی وارد نیست.