header

مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 17

مقدمه اصول فقه (1402-1403)

نقاط مورد اتفاق در مشتق از جهت اطلاق حقیقی یا مجازی
نقطه مورد اتفاق - موقعیت مساله - ثمره بحث در اجتهاد بالمعنی الاعم و بالمعنی الاخص
کلام فخر رازی در ذیل آیه‌ی 124 سوره مبارکه بقره (لاینال عهدی الظالمین)
کانا مشرکین (قطعی) و کل مشرک ظالم (به حکم ان الشرک لظلم عظیم) و الظالم لایناله عهدی (به حکم آیه)
استدلال از طریق اطلاق حقیقی ظالم بر ایشان در زمان خلافت

مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 17

مقدمه اصول فقه (1401-1402)

اخلاق: امیرالمومنین علیه السلام: قوام العیش حسن التقدیر و ملاکه حسن التدبیر
سند چشم انداز و داشتن سیاست - مدیریت و برنامه بالفعل
حسن تقدیر به ... محقق می‌شود.
شمارش عناصر دخیل در حسن تدبیر(9 عنصر)
ادامه بحث اصول: فی امکان کون الوضع خاصا و الموضوع له عام و عدم آن
1. بیان عدم امکان از محقق خراسانی و محقق خویی
2. بیان امکان از تهذیب الاصول: مراد لزوم تصور موضوع له عام از طریق تصور خاص است و هذا بمکان من الامکان و نیازمند تصور مستقل نیست.
اقول: این بیان بیشتر مؤید گفته مانعین است.

خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - جلسه 17

توضیح حکم واقعی و ظاهری و نسبت آنها با کشف شریعت و تحصیل عذر
انکار حکم ظاهری در اندیشه برخی از اصولیین
چاره‌ای از آوردن اصطلاح تحصیل عذر نداریم
حتی اگر شریعت را شامل حکم ظاهری نیز بدانیم بر برائت شرعی و عقلی اطلاق حکم و شریعت ناصحیح است.
کمبود های اصول موجود در بحث از سندیت قرآن
مساله اطلاقات در قرآن
سیاق در قرآن
روش شناسی استشهادات ائمه علیهم السلام

مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 16

مقصد اول اصول فقه (1403-1404)

درس اخلاق:
برخی از داستان عزیر پیامبر نکته ای برداشت کردند که ارزش دارد، 100 سال مرد تا مطلبی را فهمید!!
در آسیب شناسی تبلیغ باید آسیب های مثل: جامع نگری، اختلاط، غلو، مقایسه غیر اهل بیت و ... را شمرد.
مبحث ششم(6-2-1): قضیه اطلاق الصیغة کون الوجوب نفسیا، تعیینا، عینیا. پس محور بحث محقق خراسانی اطلاق لفظی هیأت از صیغه است.
و اطلاق، اطلاق احوالی است نه افرادی. بنابراین فرد خاصی از اطلاق به دست می‌آید که اطلاق احوالی دارد.
1. تعریف نفسی: واجب است مطلقا وجب هناک شیء آخر او لا.
2. تعریف تعیّنی: واجب است مطلقا اتی بشیء آخر او لا.
3. تعریف عینی: واجب است مطلقا اتی به آخر او لا.
در مقام سه بحث است: تردید بین نفسی و غیری، بین تعیینی و تخییری، بین عینی و کفایی.
از جهت اصل و اطلاق لفظی، از جهت اصل عملی
اقول: از جهت اطلاق مقامی و اطلاق عرفی نیز جای گفتگو دارد که نباید به هم بیامیزد.