مقدمه اصول فقه (1402-1403) - جلسه 18
تعیین محل نزاع در مشتق
1. بر حال حقیقت برآینده مجاز و اسناد فی الحال به اعتبار گذشته محل اختلاف.
2. معیار زمان اسناد است نه زمان نطق.
3. اگر سه زمان بود: زمان نطق - زمان استناد و زمان تلبس داخل در نزاع است.
4. مشتق ادبی و صرفی مراد نیست.مشتق قابل حمل بر ذات در منطق نه در نحو مراد است.مثل مصدر،فعل ذات و ذاتی و محمولات بالصمیمه از محل بحث خارج است.
5. مشتق به وصف کونه مفردا مراد نیست که زمان در مشتق ماخوذ باشد. مصحح تلبس و استناد است نه چیز دیگر
مقدمه اصول فقه (1401-1402) - جلسه 18
امتداد القول بالامکان - للقول بامکان القسم الرابع بیانات اخری - بیان محقق حائری برای امکان: امکان تصور جزیی، بدون علم به قدر مشترک لکن با علم اجمالی به جامع و وضع لفظ برای آن جامع. والحاصل مرآتیت از هر دو طرف صحیح است.
نقد کلام محقق حائری: اگر مرآتیت کافی هست پس هر دو عام است و اگر نیست پس چگونه لفظ برای عام وضع شده؟!
بیام کلام محقق رشتی برای اثبات قسم چهارم(وضع خاص و موضوع له عام)
واضع قد یلاحظ معنی و یجد فیه معنی آخر و یضع اللفظ بازائه چون مشتمل بر آن معنا هست در نتیجه یسری الی کل ما یفید.
ما یتعین ان یقال از کدام اوضاع و احوال صحبت میکند؟ وضع های اولیه یا بعد؟
واضع را چه کسی فرض کردهاند؟ خداوند یا ...
خارج اصول فقه - دور دوم (1400-1401) - جلسه 18
به مناسبت میلاد امام عسکری علیه السلام
وای آیة اعظم من حجة الله علی خلقه و امینه فی بلاده و شهیده علی عباده
توضیح حدیث شریف
عصر امام علیه السلام عصر اختناق و حبس شدید
عصر تضارب آرا
عصر امواج ضلال و نشر شبهه
فعالیت ها و آثار وجودی امام
تربیت بیش از صد شاگرد
توسعه سازمان وکالت در جهان اسلام
ایجاد نهضت علمی
آماده سازی فضا برای عصر غیبت
اشاره به مسائلی که در اطراف سنت و عقل وجود دارد و در اصول قائم از آن بحث نشده است
مثل شئون معصوم
سنت رفتاری پیامبر و ائمه
رابطه معصومین از نظر کلام الواحد یا ...
مسائلی از عقل که در فقه و عقل آمده و در اصول موجود نیست
مقصد اول اصول فقه (1403-1404) - جلسه 17
1. تصور اطلاق برای هیأت، بر مبنای قول به وضع عام و موضوع له عام در هیأت است که اندیشهی صحیح و باور محقق خراسانی است.
و الّا بر مبنای (شاید) مشهور که وضع را در هیأت عام و موضوع له را خاص میداند این اطلاق قابل تصور نیست.
جالب این که این یادآوری را محقق خراسانی در ص 304 از کفایه (در بحث مفاهیم) دارد، هر چند در ص 173(در بحث معلق و منجز) خواسته تمسک به اطلاق را بر مبنای وضع عام و موضوع له خاص نیز تمام و صحیح بداند که به گمان ما در سعی خود موفق نبوده است.
2. باید توجه کرد که اطلاق مطرح در این جا از سنخ اطلاق در سایر موارد که با تصویر آن جامعی درست میشود و دارای افراد متعدد است نیست. اطلاق این جا نوعی از اطلاق احوالی است که با محوریت فرد معین پیدا میشود.
این مطلب را محقق خراسانی در کفایه ج1 ص 395-397 (در بحث مطلق و مقید) بیان کرده است. بیان ایشان در همین مقام میتواند توضیح این مطلب باشد.
3. در مساله از چند جهت گفتگو است: تردید بین نفسی و غیری - بین تعیینی و تخییری - بین عینی و کفایی
از جهت اصل لفظی، اصل عملی، اطلاق مقامی و عرفی چنان از دو جهت دیگر اختلافاتی وجود دارد:
برخی با اقتضای که محقق خراسانی فرموده است مخالفند.
برخی با تفسیرات محقق خراسانی از این سه واجب مخالفند.